عیادت نماینده وزیر ارشاد از آیتالله مجتهدی نجفی
به گزارش خبرآنلاین به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت الاسلام حمیدرضا ارباب سلیمانی شب گذشته به نمایندگی وزیر ارشاد به عیادت آیت الله شمس الدین محمد مجتهدی نجفی رفت.
وی در حاشیه این دیدار در بیمارستان بانک ملی، آمادگی این وزارتخانه را به منظور هرگونه کمک در پیشبرد روند درمان این عالم ایشان اعلام کرد.
سلیمانی افزود: آیت الله مجتهدی نجفی یکی از مفاخر حوزه علمیه و صاحب رساله علمیه و عملیه است که در طول دوران تحصیل از محضر بزرگانی چون مرحوم آیت الله کاشف الغطاء و مرحوم آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی بهره برده و ثمرات فراوانی برای حوزه های علمیه داشته است.
بستری شدن آیت الله مجتهدی نجفی در بیمارستان
آشنایی با شمسالدین مجتهدی نجفی
آیت الله شمسالدین مجتهدی نجفی متولد 1302شمسی در تهران است. او مرجع تقلید شیعی، فقیه، اصولی و مفسر، صاحب مکتب فقهی تلفیق و تقریب سنتی و نوگرایی است.
پدر و اخوان بزرگ ایشان از فقها و شاگردان بزرگانی چون شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، میرزای نائینی، شیخ عبدالکریم حایری یزدی، میرزای شیرازی، فاضل شربیانی و مامقانی نجف بوده و از آنها نیز اجازات گوناگون اجتهاد و روایات داشتهاند. مادرشان نیز عالمه مجتهدی حسینی در نجف اشرف وفات یافته که با عنایت سید ابوالقاسم خویی، نماز و تدفین آن سیدهٔ فاضله در وادی اسلام صورت گرفتهاست.
او تحصیل را در مکتبخانهٔ مادر و سپس پدر از قرآن کریم، ادبیات، تجوید، گلستان و بوستان سعدی، نصاب الصبیان، الفیه ابن مالک، مقدمات، مطول، مغنی و… شروع نموده و بعدراهی حوزه میشود .
شمسالدین محمد مجتهدی نوجوان، از نزدیک میبیند که انحراف افکار عمومی آنچنان بالا گرفته که در طلبهها و روحانیون تأثیر القائات کمونیستی و التقاطی پیدا شده و بعضی را در لباس روحانیت به شیفتگی سید جعفر پیشهوری، حزب عدالت، حزب کمونیست ایران و بعدها فرقهٔ دموکرات و جدایی طلب کشانده که یکی از وعاظ بالای منبر از مردم میخواهد با سلام و صلوات برای لنین و استالین دعا کنند. آتش در وجود شمسالدین محمد فروزان میشود و با عموها و دایی و حتی مادرش حسینی مجتهدی مطرح میکند که چاره چیست؟! تشویق خانواده، آن شعله آتشین گرمای جان پاک و نوجوان شمسالدین محمد را معطوف شعر و سرودههای اجتماعی و انتقاد از انحراف طلبهها و گرایش روحانیون به پیشهوری، غلام یحیی، استالین و لنین و… میسازد.
اشعار شمسالدین محمد مجتهدی مورد تحمل حزب دموکرات و برخی روحانیون طرفدار سید جعفر پیشهوری و لنین و حزب کمونیست ایران واقع نمیشود بخصوص که به تدریج از شمسالدین محمد مجتهدی نوجوان یا جوان اشعاری پخته و آراسته با ظرائف ادبی و قالبهای متداول شعر و موسیقی در نشریات منتشر میشود که خانواده را با تهدید قتل و ترور دار و دسته حزب دموکرات و … روبرو میسازد تا به ناچار ادامه تحصیل او را در نجف اشرف کمی جلو میسازد و همراه با مادر و پدر و برادرانش که آنها قبلاً در حوزهٔ نجف، سوابق آموزشی داشتند راهی عراق میشوند .
شمسالدین مجتهدی نجفی در نجف از حوزه و درس بزرگانی چون آقا سید ابوالحسن اصفهانی، کمال استفاده را میبرد ولی با درگذشت استاد به سال ۱۳۲۵شمسی و ۱۳۶۵ قمری و کسالت مادر، ایشان هم درحوزهٔ قم به مباحثه با فضلائی چون آقای جعفر سبحانی تبریزی می پردازد و به حلقه درس آیات بروجردی، حجت، روحالله خمینی، علامه طباطبایی و… میپیوندد.
در نجف از همان ۱۳۲۴ شمسی از سید محسن حکیم و سید محمود شاهرودی استفاده میکند. از سید عبدالهادی شیرازی و شیخ محمد کاظم شیرازی نیز در مسجد شیخ انصاری و از سید ابوالقاسم خویی هم شبها در مسجد خضرای مشرف به صحن مطهر امیرمؤمنان علی(ع) و در نوبتی دیگر از محمد علی کاظمینی نیز در مسجد هندی بعد از نماز، شبها تلمذ و استفاده نموده است.
اگرچه شرایط حوزه و جو سنگینی، اجازهٔ آنچنان باز و آزادی نداشت که اساتید و طلاب، کتابهایی غیر از فقه و اصول یا علوم رایج، چیز جدید و مباحث تازهای بخوانند و بیاموزند ولی تلاشهای بزرگانی چون عبدالکریم حایری یزدی، حسینی طباطبایی بروجردی، گشایش بابنویسی است تا برخی از فضلا مثل شمسالدین محمد مجتهدی نیز در قم و تهران، به آموزش و فراگیری زبان انگلیسی و فرانسه اهتمام نمایند.
با مرورکتابها و رسالههای علمی یا توضیح المسائل و فشردهٔ احکام و تألیفاتی که شمسالدین محمد مجتهدی نجفی از ۱۳۲۸ به بعد داشته و انتشار یافته، این آشنایی با جهان و آثار و افکاردانشمندان غربی و شرقی اروپا و آمریکا، چنین و هند و ژاپن و … را میتوان ملاحظه نمود. ضمن آنکه از برخی دانشجویان و اساتیدی که پای درسهایش میآمدند. بطور جدی میخواهد انگلیسی و فرانسه را بصورت خصوصی به وی بیاموزند و البته برای رسمیت بخشیدن به آموزش زبان خود علاوهبر حقالتدریس که میپردازد، کتابهای دورهٔ فرهنگ و ادبیات فارسی به عربی و عربی به فارسی راشخصاً به تألیف درمیآورد که بعدها در حوزه و دانشگاههای کشور به نام فرهنگ اصیل در ۳ جلد منتشر میشود و طی چندین بار تکرار چاپ، مورد استقبال فضلا و اساتید نیز قرار میگیرد.
حقوق زنان، فمنیسم اسلامی
شمسالدین محمد مجتهدی نجفی توجه به حق و حقوق دختران و بانوان دارد که بخشی به افکار و اندیشه مصلحانه وی و تحقیقات باز و آزادی است که در حوزهٔ نجف اشرف و بخصوص آشنایی با بزرگانی چون کاشف الغطا وعبدالکریم زنجانی داشتهاست. در همین دوران تحقیق و تدریس در حوزهٔ نجف و حتی بیتوتهٔ شبانهروزی در کتابخانه شخصی ومنزل محمدحسین کاشف الغطاء داشته و ۲ جلد کتاب النظر الثاقب که آقا بزرگ تهرانی، هم تقریظ و مقدمه در اول کتابها دارد وهم در مجموعه خودش، دائره المعارف بزرگ جهان تشیع، الذریعه، آن را به نام شمسالدین محمد مجتهدی نجفی، محمد حسینی واحمد کاشف الغطاء و مرتضی انصاری نموده، افکار فقهی و اجتهادیاش را نیز معطوف حقوق زنان نیز نمودهاست. آنهم مبتنی برفقه اصیل جواهری حوزه نجف و آثار کاشف الغطاء در برخی موارد فتاوی و شاذ و نادر میرزا محمد تقی شیرازی، محدث نوری، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و آخوند خراسانی، کلی مطالب راهگشا و مؤثر، استخراج و در کتابها ورسالههایش میآورد که طبق ذوقیات کاشف الغطاء، تنها حوزه و حقوق بانوان نیست، گاهی به شعر و موسیقی، ادبیات فرهنگ و هنر نیز کشیده میشود. البته در تأسیس حوزه و مسجد، کتابخانه و مرکز آموزشی و علمی که در تهران توسط شمسالدین محمد مجتهدی نجفی ایجاد میشود از همان دهه ۳۰ و ۴۰ به خانمها برای کلاسها و برای حتی درس حوزوی، تفسیر، فقه، اصول، طلبگی و دانشجویی توجه و استقبال نموده که اینک آثار و کتابهایی است انتشار یافته که حاصل کار بانوان و دختران جوان دانشجوی دانشگاههای آن دوره از درسهای اوست.
مدرسهٔ سیدنجف، یادگار سیدمحمدکاظم یزدی و مدرسهٔ آخوندی خراسانی در محله حُویش، سمت بازار قبله، محل اصلی درس و طلبگی، زندگی و رشد و حضور طولانی الشمسالدین مجتهدی النجفی در نجف و عراق بوده که هردو مدرسه، کانون آموزش، تحصیل، تدریس و مباحثهٔ برخی از طلاب به کمونیسم و افکارالتقاطی تا توزیع تصاویراستالین، لنین، مارکس و انگلس، گویی برای او تکرار مسائل ایران و دفاع برخی از روحانیون و گرایش به حزب دموکرات سید جعفرپیشهوری است. شمسالدین محمد مجتهدیالنجفی در سفرهایی با همراه بعضی از فضلایی چون سید مرتضی عسگری، از نزدیک اوضاع وحشتناک و آشفته بغداد را ملاحظه میکنند، ماجرای ملک فیصل اول، نخستین پادشاه عراق، ادعای خلافت شریف حسین، تا فیصل دوم و کودتاهای پیاپی، از عبدالکریم قاسم و مثله کردن قربانیان و کشیدن نقاشی و تصاویر فجایع و قتلها در مناظرخیابانی بغداد، تا قیام سرهنگ عبدالسلام عارف و بعد هم عبدالرحمن عارف، تا به احمد حسن البکر. دراین خلال، چند موضوع برای مجتهدیالنجفی بعنوان استاد حوزه، قابل توجه بوده که علاوهبر انعکاس در کتابها و رسالهها و آثارش، اورابه اقدامات اجتماعی و فرهنگی بعنوان وظیفه و تکلیف سوق دادهاست.
/6262