فرهنگ؛ ضرورتها و بیان انتقادها
توسعه فرهنگی و دستیابی به پیشرفتهای فرهنگی و هنری در بستر رسانه از جمله دغدغههای همه دولتها در ایران بوده که دولت سیزدهم نیز از این قاعده مستثنی نیست و تا امروز اقدامات خوبی توسط مدیران فرهنگی و رسانهای کشور در این دولت، در حوزه تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای فرهنگی و رسانهای صورت گرفته است. برآورد علمی نیازهای فرهنگی و امکانات موجود جامعه و تعیین اقدامات مورد نیاز برای رفع نیازهای فرهنگی در یک دوره زمانی مشخص از اولویتهای مدیریتی در دوران اخیر است اما بیان چند نکته در این میان ضروری است:
اصلاح قانون در فرایند اداری آن به راحتی امکانپذیر نبوده و باید بر اساس ضوابط و مقررات موجود، زمان مورد نیاز خود را طی کند. هرچند با تمام همافزاییهای شکل گرفته توان و سعی متولیان و مدیران فرهنگی بر آن است که این اتفاق سریعتر رخ دهد اما تلاش حاضر برای این موضوع به معنای بینتیجه بودن آن نیست و میتوان ادعا کرد بیاهمیت نشان دادن پیگیریها در ادبیات منتقدان مبنی بر بینتیجه ماندن پیگیری فرایندهایی که منوط به زمان است، نوعی بیانصافی است زیرا نکته مهم در حوزه اصلاح فرایندها و قوانین موجود و بررسیهای میدانی پژوهشهای انجام شده، نیازسنجی و نظرسنجیهای شکل گرفته در حوزه تخصصی است که باید پس از تدوین و یکسانسازی برای اصلاح آن اقدام شود. لذا در برخی موارد مانند نهادهای مردمی غیردولتی که با بیش از یک دهه فعالیت در حال حاضر با خانوادهای بزرگ در بخش عمدهای از فرهنگ کشور در خدمت مردم ایران اسلامی در حال خدمترسانی هستند، نیاز جدیتری نسبت به اصلاح قانون و برخی موارد مشابه در بخشهای دولتی و قانونمندی دارد که با قدمتی بیش از پنج دهه در حال فعالیت هستند.
اعتمادسازی اجتماعی، امنیت و انسجامبخشی فرهنگی و اجتماعی، تقویت اقتصاد فرهنگی، بازشناسی و تقویت هویت فرهنگی – مذهبی، تقویت مشارکتهای اجتماعی، افزایش عدالت اجتماعی و ترویج فرهنگ نظم و فرهنگ عمومی از جمله محورهای توسعه فرهنگی در سطح عمومی جامعه است که با سیاستگذاری و اجرایی شدن مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی از دولت مردمی انتظار میرود و در حال حاضر در بخشهای مختلف فرهنگی در حال به نتیجه رسیدن است. تجزیه و تحلیل گذشته، دستیابی به قانونمندیها و همبستگی میان متغیرها و تخمین روابط آنها، گزینش هدفهای آرمانی، هدفهای کلی و هدفهای کمی، تعیین راهبردها و سیاستهای برنامه نظارت بر اجرای برنامه و ارزشیابی عملکردها در روند کلی برنامهریزی فرهنگی؛ مدنظر مدیران مراکز مهم و نهادهای فرهنگی مانند نهاد عمومی کتابخانههای کشور بوده و هست.
نکته مهم دیگر بیان انتقاد صحیح و ارائه راهکارها و پیشنهادهای سازنده در حوزه فرهنگی و بازه زمانی تأثیرگذار بودن آن است. انتقادها زمانی تأثیرگذار خواهد بود که منتقدان و پیشنهاددهندگان در زیستبوم فرهنگی حوزهای که به آن انتقاد و پیشنهاد دارند، زیست کرده و به فضای فرهنگ عمومی کشور نیز اشراف و تسلط داشته باشند، زیرا انتقاد بدون دستمایه و تجربه علمی و عملی و نداشتن شناخت دقیق و کارشناسانه نتیجهای را دربر نخواهد داشت چه بسا امروزه بسیاری از انتقادها و پیشنهادها برای اصلاح امور فرهنگی، در برخی موارد خاص مانند شبکه فعال مهم فرهنگی کشور چون کتابخانههای عمومی، از سوی افرادی مطرح میشود که به دلایل متعددی از فضای کتابخانههای عمومی و فضاهای شبیه آن فاصله گرفته یا بر اساس اشتباهات فاحش و تخلفات آشکاری که در دوران خدمت خود در مدت کوتاهی انجام دادهاند از آن مجموعهها اخراج و بر اساس قوانین نظارتی رابطه استخدامی با این مراکز ندارند و در فضای دیگری فعالیت میکنند لذا تحریک احساسات و هیجانات بسیاری از کارکنان که با عشق و نیت خدمت بدون منت مشغول فعالیت بوده و در حال انجام وظیفه میباشند نتیجهای را در اصلاح امور و بهبود فرایندها دربر نخواهد داشت و حاصل آن تلاش نافرجامی است که منجر به عدم ناکارایی و بیاهمیت جلوه دادن فعالان همان حوزه خواهد شد.
نکته حائز اهمیت دیگر در فعالیتهای فرهنگی، جهانی شدن و فرایند فزاینده و روبه رشد فضای فرهنگی در حوزه جهانی براساس پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات جهان معاصر است؛ فرایندی که خدمات متنوع فرهنگی در شبکههای مهم فرهنگی جهان را تغییر داده و ایران اسلامی نیز همزمان با رشد در سایر امور در حوزه فرهنگی و خدمات فرهنگی به این توفیقات دست یافته، لذا ضروری است متولیان حوزه فرهنگ در عین اصلاح امور به فرایندهای کنونی نیز بیتوجه نبوده و اقدامات خود را به نحو شایسته انجام دهند. هماکنون محلی اندیشیدن، جهانی فکر کردن و برنامهریزی کردن از ضروریات حوزه فرهنگ است که با ارائه و معرفی فعالیتهای فرهنگی با ظرفیت رسانههای نوین و ساحت هنر در برونداد فعالیتهای مؤثر ایران اسلامی در دنیای مدرن، مهم و قابلتوجه است.
نکته مهم پایانی آن که گشادهرویی و گرهگشایی بهعنوان دو اصل مهم رفتاری مدیران و متولیان فرهنگی در مواجهه با تمناها و تقاضاهای فرهنگی در دوران جدید و مخاطبان فعال و چندوجهی، بسیاری از دلنگرانیهای دغدغهمندان این حوزه را از بین برده است. اخلاق خوب و خوشرویی همراه با تواضع و متانت در رفتار، کلام و حوصله کافی برای پاسخ دادن به شبهات و سؤالات، شیوه مناسبی است که در از بین بردن کاهش فاصله مدیریتی و مردم در بخش مهمی چون فرهنگ تأثیر بسزایی دارد.
* روزنامه نگار و عکاس
* منتشر شده در روزنامه ایران / ۱۵ تیر ۱۴۰۱