چرا از صدا و سیما نمیروم!
مهسا بهادری: رفتن هنرمندان به سمت شبکه نمایش خانگی یک مسئلهای است که این روزها بسیار به چشم میآید. خداحافظیِ خواسته یا ناخواسته از تلویزیون و کوچ کردن بهجایی که هم وضعیت مالی بهتری دارد و هم عوامل آن در سریال سازی محدودیت کمتری دارند. این آزادی و درآمدِ نسبتاً قانعکننده نهتنها توانسته بازیگران را به سمت خود بکشاند، بلکه تهیهکنندگان را هم به سمت خود کشانده است.
مهدی فرجی، از معدود تهیهکنندگانی است که بهتازگی سریالی را برای تلویزیون ساخته و بهزودی هم فصل جدید سریال «نون. خ» را روی آنتن شبکه یک سیما خواهد برد. برای بررسی دلیل کوچ کردن هنرمندان از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی سراغ این هنرمند رفتیم که در ادامه میخوانید.
شما بهتازگی تهیهکنندگی سریالی به نام «حکم رشد» را روی آنتن شبکه سه سیما بردید، ژانر این سریال پلیسی بود ولی شما پیشازاین بیشتر در حوزه طنز فعالیت میکردید، چرا سمت ساخت این سریال رفتید؟
واقعیت این است که کارهایی که من قبلاً در تلویزیون ساختم کمدی بود و در یک فضای فان، با نشاط و مفرح ساخته شده بودم. دورهای هم که مدیر بودم به ژانر کمدی و طنز علاقهمند بودم و در دورهای که مدیر گروه بودم سریالهایی مثل «کاکتوس» و… را ساختیم تا اینکه مدیر شبکه شدم. همانطور که خودتان اشاره کردید در کارنامه من کارهای کمدی فراوانی وجود دارد، ضمن اینکه مردم هم کار کمدی را بسیار دوست دارند و میپسندند و این فقط به تلویزیون مربوط نیست و در سینما هم اینگونه است.
کسانی که بودجه صداوسیما را تصویب میکنند و آن را تخصیص میدهند، باید به این موضوع توجه کنند که هزینههای تولید، سریال سازی و برنامهسازی در این سالها بسیار افزایش پیدا کرده و بحث کمبود بودجه یک گرفتاری بزرگ برای صداوسیما است
بهطور مثال اگر همین امسال هم شما آثار پرفروش را نگاه کنید میبینید که سینمای ما را دو یا سه فیلم نجات دادند و آن هم فیلمهایی است که در یک فضای کمدی ساخته شده، من نمیخواهم در مورد کیفیت آن کارها صحبت کنم اما کارهایی مانند «انفرادی» و «دینامیت» و… کارهایی بودند که خیلی خوب فروختند، من میخواهم بگویم که علاقهمندی مردم و حتی خودم هم به این ژانر است.
اما سریال اخیرتان یک خط بطلانی روی این ماجرا کشید.
بله، تا اینکه از طرف شبکه سه سیما دعوت شدم تا یک کار پلیسی بسازم، وقتی کار را خواندم، متوجه شدم با یک اثر ملودرام کاملاً خانوادگی پلیسی مواجهم که اتفاقاً خیلی هم جدی است. یک کاری است که با یک موقعیت نمایشی خیلی جذاب که قبلاً هم جواب داده و مردم به آن علاقهمند هستند، در واقع یکجور موقعیت بین دو برادر بود که به هم علاقهمند بودند و یکی دزد و یکی پلیس بود، در واقع اینها برادر شیری هم بودند اما ما آرامآرام فراموش میکنیم که این دو برادر شیری هم هستند با اینکه خودشان مدام این را تکرار میکنند ولی یک شخصیتی به نام مادر در این قصه وجود داشت که چون اساساً بین اینها تفاوتی قائل نمیشد، ما هم یادمان میرفت و آنها را در کسوت دو برادر پذیرفته بودیم.
بیشتر بخوانید:
لمپنها در تلویزیون!
داریوش ارجمند: تلویزیون فعلا افت شدیدی کرده است
صداوسیما گرفتار روایتهای یکسویه
من به این موضوع علاقهمند شدم و از همان اول میدانستم که مردم به این موقعیت اقبال نشان خواهند داد برای همین پذیرفتم که تهیهکنندگی کار را انجام دهم. من از همان ابتدا هم مطمئن بودم که این تصمیم اشتباه نبود و خوشبختانه حالا که ماحصل کار را میبینم، متوجه میشوم مردم هم آن را دوست داشتند و یک تصویر متفاوتی از پلیس ما ارائه کرد و این کار خیلی خوب در بستر خانواده نشست. از نظر من رمز موفقیت این کار این بود که صرفاً یک کار پلیسی نبود و خودش را داخل خانواده کشاند و شخصیتها را داخل خانوادهها تعریف کرد و این رمز موفقیت این کار بود.
اینکه شما در تلویزیون ماندهاید و همچنان کار میکنید اتفاق خیلی بزرگی است چون معمولاً هنرمندان زیادی به سمت شبکه نمایش خانگی رفتند. فکر میکنید چرا این اتفاق رخداده است؟
در بخش خصوصی امکانات وسیع و گستردهتری برای شبکه نمایش خانگی فراهم شده و این برای هنرمندان جذاب است، واقعیت ماجرا این است که تلویزیون یک مخاطب بسیار گسترده دارد که میتواند هنرمندان را برای حضور در تلویزیون تهیه کند؛ اما شبکه نمایش خانگی پول بیشتری دارد، دست بازتری برای پرداختن به موضوعات وجود دارد، شرایط فیلمسازی راحتتر است. بههرحال هنرمندان هر دو قالب را برای یک کشور و برای یک مردم میدانند. اینکه به شبکه نمایشخانگی گرایش پیدا میکنند طبیعی است، میبینند یکجا شرایط بهتری فراهم است به آن سمت میروند.
چندوقت پیش مهران مهام در مصاحبهای اعلام کرد، به خاطر اینکه نتوانستیم از لحاظ مالی شرایط را برای جواد عزتی فراهم کنیم، فصل سوم «دردسرهای عظیم» را نساختیم و حتی طبق اخباری که منتشر شد، فصل آخر «پایتخت» هم به خاطر دستمزد درخواستی محسن تنابنده ساخته نشد. این کمبود بودجهای که دائم در صداوسیما مطرح میشود تا چه اندازه منجر به کاهش کیفیت تولیدات میشود؟
کسانی که بودجه صداوسیما را تصویب میکنند و آن را تخصیص میدهند، باید به این موضوع توجه کنند که هزینههای تولید، سریال سازی و برنامهسازی در این سالها بسیار افزایش پیدا کرده و حتی گاهی چند برابر شده، شما در یک سال با تورم ۵۰ درصدی مواجه شدید و بههیچوجه بودجه صداوسیما در یک سال تا این اندازه افزایش پیدا نمیکند و این یک گرفتاری بزرگ برای رسانه ملی بهحساب میآید.
شبکه نمایش خانگی بیرویه و بهصورت غیرقابل کنترل دستمزدها را افزایش میدهد و این موضوع روی هنرمندان هم تأثیر داشته است
یک بحث افزایش تقاضای مالی هنرمندان نیز در این میان مطرح است. فکر میکنید تا چه اندازه بودجه زیاد شبکه نمایشخانگی روی درخواست هنرمندان تأثیر گذاشته است؟
به نظر من شبکه نمایش خانگی بیرویه و بهصورت غیرقابل کنترل دستمزدها را افزایش میدهد و این موضوع روی هنرمندان هم تأثیر داشته است. فکر میکنم بهتر است یک مرکزی برای بهبود تعاملات و یکپارچه کردن دستمزدها به وجود بیاید تا شرایط به یک سامانی برسد.
۵۷۲۴۵