حبیبِ صادق و نازنین
هنرمند نامآشنا و درد آشنای هنر انقلاب و ایران، دوستِ دیرین و حبیبِ نازنین، استاد دکتر حبیبالله صادقی از جمله این هنرمندان بود. الحق که پدر و مادر ایشان، نامی با مسما بر او نهادند؛ هم حبیب خدا بود و هم عزیز مردم.
همه را دوست میداشت و همه را بدون استثنا «نازنین» خطاب میکرد و خود، صادق و حبیب و نازنین همگان بود. به هنر و هنر فاخر ایرانزمین و هنر انقلاب، سخت ایمان داشت و شهیدان و ایثارگران مدافع میهنش را هنرمندان واقعی عرصه زندگی و بنام پهلوانان و قهرمانان نازنین این سرزمین میدانست و نسبت به آنان بی حد و مرز محبت میورزید.
در آغازین روزهای مسئولیتم در معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، با پذیرشِ پیشنهاد عضویت در کمیسیون تجسمی و تبلیغات نوپای بنیاد با افتخار و با تمام خلوص، همه تخصص خود را در اختیار مجموعه گذاشت و از اعتبار هنری خود بین هنرمندان برای غنای جشنوارهها و فعالیتهای تجسمی هزینه کرد و در رویدادهای بزرگ هنری در بنیاد همواره از مال و جان خود مایه میگذاشت.
عضو ثابت و محوری هنری جشنوارهها بود و نخستین جشنواره پُر آوازه هنر مفهومی ایثار به همت او و دوستان هنرمندش همچون زندهیاد دکتر کفشچیان مقدم و زندهیاد دکتر حسینی راد رقم خورد.
استاد حبیبالله در حوزه ایثار و خدمت به هنر به دوستان شهیدش صادقانه و بیریا فداکاری و همه هستیاش را در این راه هزینه کرد.
حبیب را باید از پایهگذاران و پیشکسوتان هنر انقلاب نامید و دانست که همه آثار هنریاش به موضوعات ارزشی ناب و بویژه حضرت ارباب امام حسین(ع) و نهضت عاشورا و واقعه کربلا و در امتداد آن، نهضت انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی(ره) و شهیدان و ایثارگران دفاع مقدس اختصاص داد.
حبیب، عاشق سرور شهیدان و خود مفتخر به شاگردی مکتب والای ایشان می دانست. او از سالروز شهادت سید الشهدای محور مقاومت، شهید حاج قاسم سلیمانی، بزرگترین اثر هنری خود را با عنوان «در رثای سیمرغ» آغاز کرد و بیش از یک سال و نیم این اثر فاخر را با محوریت آن سردار شهید و مراسم باشکوه تشییع تاریخی اش، طراحی و همه موضوعات انقلاب و دفاع مقدس از شروع نهضت تاکنون را با هنر والای خود ترسیم و به تصویر کشید، اما در کمال بهت و ناباوری، با اتمام این اثر فاخر که «وصیتنامه تصویری» او به شمار می رود و در آستانه ماه محرم و سوگواری سیدالشهدا، حبیب نازنین و صادقِ ما آسمانی شد و در نخستین روز دهه عاشورای حسینی از زادگاه آخرین أثرِ فاخر اش در فرهنگستان هنر بر روی دستان همرزمان و دوستارانش راهی جایگاه ابدیاش میشود و در جوار هنرمندان کشورش و در همسایگی شهیدان میهنش آرام میگیرد.
حبیب نازنین، هرگز آرام و قرار نداشت و درد و رنج زیادی برای هنر و فرهنگ این سرزمین متحمل شد و در ماههای اخیر دردِ دل بسیاری برای گفتن داشت و آنها را برای نخستینبار با دوستان نزدیک خود در میان میگذاشت. در آخرین تماس تلفنی با دوست مشترکمان جناب یارنسب ضمن یاد و ذکر دوران پربار همکاریهای فیمابین گذشته در رقم زدن رویدادهای فاخر هنری، از پاره ای مسائل گلایه و شکوه داشت و به مدت چند دقیقه گریست.
درد و رنجهای حبیب، غصه پُر قصهای است که خیلی از دردمندان، هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر را غصهدار و بیقرار کرده و امید است برای این دردها و رنجها تدبیری اندیشه شود که بیقراری دردمندان با آسمانی شدنشان آرام و قرار نگیرد.
رحمت و غفران الهی برای روح حبیب و صبر و شکیبایی برای دوستان و بازماندگان گرامی اش آرزوست.
* معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ادیان و مذاهب
* منتشر شده در خبرگزاری قران