عباس میرزا اگر با روسها مصالحه نمیکرد آنها الان در ایران بودند؛تبعات توافق بهمراتب چندین برابر کمتر از عدم توافق است
یک پژوهشگر و تاریخدان در گفتگو با خبرآنلاین با اشاره به تلاش ها برای جلوگیری از توافق غرب با ایران، نقش و خواسته کاسبان تحریم را در این موضوع مورد بررسی قرار داد.
به گزارش خبرآنلاین، مجید تفرشی در پاسخ به اینکه آیا بخش بیرونی کاسبان تحریم از قدرت و نفوذ بیشتری برخوردار هستند گفت: در همان بحث اول یعنی ایدئولوژیک نیز شاخه خارجی داریم؛ کسانی هستند که در جلسات در خارج در تینک تنک ها می گویند اصلا نباید با ایران توافق شود. استدلال آنها این است که هر گونه توافق با ایران یعنی ادامه حیات جمهوری اسلامی که دشمن نظم کنونی جهانی است! اسرائیلی ها، نئوکانها و برخی از اعراب میگویند هیچ گونه توافقی نباید صورت بگیرد، چه توافق خوب چه توافق بد.سازمان موسوم به مجاهدین و حتی رهبری برخی فرق دینی که میگویند سیاسی نیستیم در موقع امضای برجام اشک میریختند و می گفتند پروژه ما در حال محو شدن است. مجاهدین خلق علیرغم منفور بودن و عدم مشروعیت نزد ملت ایران هنوز لابی پرنفوذ ضدانقلاب در خارج از کشور هستند. مشکل آنها این است که مقبولیت آنها چند ده برابر کمتر از جمهوری اسلامی است. اعضای آنان در راهروهای کشورهای غربی، اتحادیه اروپا، کنگره آمریکا و جاهای دیگر نفراتی دارند و مدام در حال کار کردن روی ذهن و قلب مخاطب غربی هستند. خیلیها میدانند این فرقه نمیتواند در آینده ایران نقشی داشته باشد اما به این مساله واقف هستند که این دسته، به دلیل رویکرد ضدملی و نداشتن محدودیت و مرز در اتکا به بیگانگان برای رسیدن به هدف، ابزارهای مناسب و تخریبچیهای مناسبی برای ایران ستیزان و دشمنان منافع و مصالح ملی ایران هستند.
تفرشی افزود: بنابراین باید عرض کنم که تبعات توافق به مراتب چندین برابر کمتر از عدم توافق است. بگذارید مثالهایی تاریخی بزنم. شما اگر متن مذاکرات عباس میرزا نایب السلطنه را در خصوص معاهده ترکمانچای و متن مذاکرات میرزا تقی خان فراهانی (امیرنظام/ امیرکبیر بعدی) در زمان محمدشاه برای رسیدن به معاهده ارزنه الروم با عثمانی بخوانید. با معیارهای قالبی فعلی فارغ از توجه به محدودیتها و مقتضیات زمان و مکان، هر دو آنها، انسانهای خائنی بودند و مملکت را فروختند. عباس میرزا اگر در آن شرایط با روسها مصالحه نمیکرد روسها الان در ایران بودند. ما چندین سال است که به ترکمانچای فحش می دهیم اما واقعیت این است که اگر این قرارداد وجود نداشت ایرانی نیز در حال حاضر وجود نداشت. البته که ترکمانچای یک توافق تحمیلی بود. شما میتوانید بگویید جنگ های ایران و روسها نباید شروع میشد اما در آن برهه عباس میرزا کار بهتری برای ایران نمیتوانست انجام دهد. امیرکبیر نیز در مذاکرات ارزنه الروم امتیازات متعددی به ترکها داد، ولی در مجموع توانست بیشترین منافع را برای ایران حفظ کند و یک منازعه بی سرانجام را تا حد زیادی به پایان برساند.
وی در نقد طرفداران تئوری مقاومت و مخالف توافق نیز گفت: خیلی بد است که در تحلیل ها و گمانه زنی ها چیزی که می خواهید چیزی را که دلخواه شماست برجسته کنید و آنچه را که باب میل شما نیست نادیده بگیرید اما درست آن است که هر دو باید باهم دیده شود و اساسا در قضاوت تاریخی نیز به همین گونه است.بدترین اقدام در حال حاضر تبدیل مسائل راهبردی و مهم کشور در عرصه جهانی و تقلیل آن به فوتبالهای سیاسی داخلی است؛ مساله ای که از اول انقلاب بوده و تا الان نیز وجود داشته است. متاسفانه منافع ملی و مسائل راهبردی کشور در تصفیه حسابهای داخلی فدا کردیم.
این کارشناس در پایان گفت: جنگ و حمله نظامی توسط قدرت های جهانی یک سری ساز و کار و مقدمات دارد. بخشی از آن ساز و کار روانی است. وقتی تحریم وجود دارد ۴ عنصر کمرنگ می شود: شفافیت، نظارت، حسابرسی و فرصت برابر. وقتی چنین فضایی بوجود آید کاهش حس تعلق و عدم وفاداری را در جامعه شاهد هستیم و در این صورت است که جنگ و دخالت بیگانه توجیه می شود و به دلیل استیصال و فشارهای روزافزون، مردم زیادی با آن مخالفت نمی کنند.در ماجرای عراق و صدام چه اتفاقی افتاد؟ در آن برهه صدام شرایطی را ایجاد کرد که مردم آرزوی تعرض آمریکا را داشتند و یا در برآمدن مجدد طالبان در افغانستان. این شرایط در حال حاضر در ایران وجود ندارد، اما به تدریج و به مرور زمان می تواند در ایران طی شود و به همین سمت رود. این مقدمه اصلی خطر جنگ یا تعرض است. جنگ میآید و میرود اما حس تعلق و وفاداری تا نسل ها می تواند تاثیرگذار باشد. این خطر الان در ایران چندان جدی نیست، ولی به نظرم مسئولان و مردم باید آن را بسیار جدی بگیرند.
>>> مشروح این گفتگو را بخوانید:
تفرشی: انتظار گسترش روابط با آسیا و چین بدون رفع تحریمها خوشخیالی است
310311