روسیه با زیرکی نقش میانجی را گرفت/عکس اولیانوف و مالی درحال مذاکره چندان هم بد نیست!
گفتگوی خبرآنلاین با کارشناسان درباره دور هشتم مذاکرات وین برگزار شد و طی آن شرکت کنندگان به بحث و تبادل نظر در خصوص رویکردهای طرفین مذاکره و احتمال دستیابی به توافق در این دور از گفتگوها پرداختند.
گروه بین الملل: این گفتگو که روز شنبه در کلاب هاوس برگزار شد کارشناسان به بحث و گمانه زنی از نتایج دور هشتم مذاکرات و نتیجه آن در روزهای آینده پرداختند. حسن لاسجردی عضو شورای سردبیری خبرآنلاین درابتدای بحث با اشاره به اینکه موضوع مذاکرات وین همچنان بحث داغ رسانه ها است و همه منتظر خبر و اتفاق جدیدی از آن هستند گفت: نقش کشورهای اروپایی و دیگر طرف ها در مذاکرات کم و بیش با نوسان مواجه است، برخی مانند نماینده روسیه تلاش می کنند تا به صورت پررنگ در مرکز خبر باشند. از طرفی متغیرهای اقتصادی نیز به مذاکرات وابستگی دارد و لذا در صورت بیرون آمدن اخبار مثبت جامعه نیز از وضعیت موجود منتفع خواهد شد. تیم مذاکره کننده نیز نشان می دهد که به دنبال ایجاد اتفاقی مهم در مذاکرات است. سوال اصلی در این بین این است که آیا دور هشتم می تواند دور نتیجه بخش باشد؟ و در صورت به نتیجه رسیدن معیارهای مهم این مذاکرات چه مباحثی می توانند باشند و جمهوری اسلامی ایران به عنوان طرف مهم چه چیزی را داده و چه چیزی را دریافت کرده است؟
تاکتیک غربی ها در تعیین ضرب الاجل
در آغاز بحث سینا عضدی در خصوص نگاه آمریکایی ها در قبال مذاکرات وین گفت: مهمترین عامل در این مذاکرات عنصر زمان است که طرف های غربی نیز اخیرا در تلاش برای تعیین ضرب الاجلی برای بازگشت به برجام بودند و ماه فوریه را برای آن تعیین کردند. این ضرب الاجل بدان معناست که پس از اتمام آن دیگر بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ عملا دیگر معنایی ندارد. ضمن اینکه اسرائیل نیز آمریکا را با تهدیدهای خود در موقعیت بدی قرار داده است. اگر زمانی مبنا درگیری باشد ممکن است آمریکا به طور خودکار و ناخواسته وارد این درگیری شود. نوع لحن طرف های آمریکایی و روسی از پیشرفت مذاکرات متفاوت است. هر چقدر که نماینده روسیه نسبت به آن ابراز خوش بینی می کند آمریکا محتاطانه تر نسبت به آن موضع گیری می کند و پیشرفت ها را چندان بزرگ نمی داند.
صبر اروپاییها در قبال برجام کمتر شده/ به سیگنالی مهم در دور هشتم نیازمندیم
عدنان طباطبایی نیز در ادامه گفت: مواضع تروئیکای اروپایی همواره مقداری تندتر از بقیه کشورهای اروپایی بوده است. کسانی که در رأس سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرار دارند تلاش های مثبتی در زمینه احیای برجام دارند، اما در پایتخت های سه کشور اروپایی یعنی، لندن، پاریس و برلین با تغییر دولت در آمریکا آنها به رسم و رسوم گذشته خود یعنی دوران ترامپ بازگشتند و به نوعی روابط فراآتلانتیکی بار دیگر احیا شده است. با این حال شاهد هستیم که برخی سیاست های دوره ترامپ در دوره بایدن ادامه پیدا می کند و همچنان فشار حداکثری بر دوش مردم ایران قرار دارد اما این موضوع مهم در مواضع رسمی اروپایی ها شنیده نمی شود. در موضوع برجام صبرها در حال کم تر شدن است وزیر خارجه جدید آلمان و همچنین انگلیس نیز اعلام کرد که گفتگوهای جاری آخرین فرصت برای ایران است. در اصل اصرار بر این مواضع خروج آمریکا از توافق را نادیده می گیرد که در واقع منشأ اصلی بحران بود.
ضمن اینکه باید در نظر داشت که نگاه اروپایی ها نیز به مسائل داخلی ایران تغییر کرده است. در رسانه های اروپایی عنوان شد که مردم همانند دوره های گذشته نقشی در انتخابات نداشتند و نادیده گرفته شدند. در خصوص اعتراضات در ایران نیز رسانه های اروپا با نگاه های منفی و پرانتقاد به قضیه می پردازند. مساله ای که نشان می دهد دیگر تفاهمی وجود ندارد؛ تفاهمی که به نوعی در دوران ترامپ وجود داشت.
در تشریح نکته آخر باید اشاره کنم که هر چقدر که صبر کمتر شود، نگرانی از فروپاشی توافق هسته ای و پیامدهای ناشی از آن همچنان کافی است که جدیت برای حفظ و احیای این توافق بیشتر شود.
ایران در ماه های پیش رو حداقل به یک سیگنال مثبت احتیاج دارد و از همین رو دور بعدی مذاکرات که از روز دوشنبه سیزدهم دی ماه آغاز می شود باید با اتفاقی همراه باشد.
به مدت دو سال و تا زمان گرم شدن تنور انتخابات آمریکا، احیای برجام می تواند برای ایران و اقتصادش مفید واقع شود، اما در عین حال از همین حالا باید به فکر بحران های آینده بود که از دو سال دیگر به وجود خواهند آمد.
چیزی به اسم میانجی معنا ندارد/ روسیه با زیرکی نقش میانجی را گرفت
دیاکو حسینی در ادامه بحث اظهار داشت: شناخت ما از تحولات مذاکرات از فضای رسانه ای است که عمدتا طرف های مختلف اعلام می کنند. به هیچ وجه نباید این مواضع را ملاک تشخیص گفتگوها در نظر بگیریم. به این دلیل که طرف ها نیات مختلفی دارند. یک دلیل فضاسازی است که گفتگوها پشت میز مذاکرات شکل مطلوب به خود بگیرد و در این راستا ایران نیز نگاهی داخلی دارد که اگر گفتگوها به شکل خوبی هم پیش نرود تلاش می کنند تا با خوش بینی به موضوع نگاه کنند. جلوگیری از ناامیدی مردم، نوسان ارز و غیره از دلایل این امر است. در طرف مقابل یعنی آمریکایی ها نیز به همین شکل است ممکن است در هنگام گفتگوها از روند راضی باشند اما در اعلام موضع رسانه ای به گونه ای عمل می کنند که گویی چندان پیشرفت مهمی رخ نداده است. به این دلیل که این سیگنال را به ایران ندهند که از آنچه که در اتاق مذاکرات می گذرد راضی هستند. در این بین روسیه که سعی بر میانجی گری بین ایران و طرف های غربی دارد و نمی تواند اعلام کند که پیشرفت صورت نگرفته و گفتگوها سازنده نبوده است. بنابراین روسیه ناچار است تا فضا را مثبت ترسیم کند تا بتواند نقش خود را پررنگ کند.
حسینی با تاکید بر اینکه نباید آنچه که در رسانه ها مطرح می شود را ملاک قرار داد افزود: «دولت در دور هفتم مذاکرات با ارائه دو متن تلاش کرد تا شانس خود را به امتحان بگذارد و در این راستا دو متن حداکثری از خواسته های خود را به طرفین ارائه کرد. در فاصله یک هفته اعلام شد که تغییرات جرئی در متن ایجاد شده و مبنا پیش نویس ژوئن است. این نشان دهنده انعطاف ایران است که اتفاق افتاده است و طرحی با ۹۰درصد تغییر به اصلاحات جزئی می رسد. مساله ای که بیانگر جدیت دولت سیزدهم برای به نتیجه رساندن گفتگوها نیز است. با این وجود این عوامل مثبت شاهد عوامل منفی در این روند نیز هستیم.»
این کارشناس سیاست خارجی در ادامه با اشاره به نقش روسیه بیان کرد: «در مذاکرات وین چیزی به نام میانجی و یا واسطه نداریم و قرار بود در جلسات کمیسیون مشترک برجام یعنی بین ایران و ۱+۴ نگاه ایران مورد بحث قرار گیرد و دیدگاه های ایران به آمریکا منتقل شود و بالعکس. کسی که وظیفه این امر را دارد به طور طبیعی هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام یعنی انریکه مورا است. بنابراین خارج از این حوزه چیزی به نام واسطه و میانجی معنایی ندارد. در عمل اتفاقی که افتاده این است که نقش مورا حداقلی شده و در مقابل نقش روسیه پررنگ تر شده است. در حالی که روسیه و شخص اولیانوف در چنین جایگاهی نیست که بخواهد چنین نقشی داشته باشد. این زیرکی روس ها بود که در سایه عدم گفتگوهای مستقیم بین ایران و آمریکا و نقش به حاشیه رفته انریکه مورا، تلاش کردند تا با تصویرسازی از خود مسکو را به عنوان یکی میانجی و نزدیک کننده دیدگاه های ایران و آمریکا معرفی کند تا این طریق بتوانند پرستیژ روسیه را در توافقات بین المللی افزایش دهند. با این دورنما که روسیه نه تنها می تواند توافق را خطر نجات دهد بلکه قادر است زمینه های بازگشت آمریکا را به آن فراهم کند.اینجا برای ایران مهم است که بداند قاعدتا روسیه نباید این نقش را ایفا می کرد چرا که همانطور اشاره کردم ساختار روشنی برای مذاکرات وین وجود دارد.
حسینی در ادامه گفت: البته نباید نادیده گرفت که روس ها علاقمند به حفظ و احیای برجام هستند نه با خاطر اینکه منافع اقتصادی ایران تحقق یابد. به این دلیل که پلن های جایگزینی که برای برجام مطرح می شود بسیار بد است و در نهایت به ضرر روسیه نیز خواهد بود. احتمال جنگ بین ایران و آمریکا اگر آن را به عنوان پلن بی در نظر بگیریم می تواند برای روسیه نیز تبعاتی داشته باشد و این کشور را در وضعیت دشواری قرار خواهد داد و به تنش های پیرامونی روسیه اضافه خواهد کرد. به همین دلیل روسیه از انگیزه لازم برای احیای برجام برخوردار است. ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم روس ها از عادی شدن روابط ایران و آمریکا هراسان هستند و هیچ علاقه ای به این اتفاق ندارند. همچنین خواستار احیای برجام به گونه ای نیستند که بتواند عملا ایران را به بازارهای جهانی انرژی برگرداند و در نهایت توان اقتصادی ایران به واسطه قدرت ژئوپلتیکی آن افزایش یابد.
نه جنگ نه صلح وضعیت مطلوب روسیه است
عضدی در ادامه گفت: روسیه با آمریکا هدف مشترکی دارد و آن جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتم است. اگر جنگی در خاورمیانه رخ دهد قطعا به ضرر روسیه خواهد بود و همچنین بهبود روابط ایران با غرب. به این دلیل که در این وضعیت ایران مجبور نخواهد بود که به روسیه تکیه کند. آقای باقری کنی نیز قبلا اعلام کرده بودند که ایران در همه زمینه ها با روسیه مشورت خواهد کرد. طبق کلیپ منتشر شده اگر زبان بدن آقای باقری کنی را می دیدیم متوجه می شدیم که وضعیت روابط ایران و روسیه در چه وضعیتی قرار دارد. از همین رو وضعیت نه جنگ و نه صلح وضعیتی است که مطلوب روسیه خواهد بود و ترجیح می دهند از این آب گل آلود ماهی بگیرند. اگر در آینده هر شرکت بنگاه غربی بخواهد در ایران سرمایه گذاری کند به طور قطع روس ها خود را بازنده می دانند.
خوش بینی در طرف ایران و روسیه دیده می شود
هادی اعلمی فریمان در ادامه گفت: مواضعی که از سوی آمریکایی های مطرح می شود خوش بینانه نیست و بیشتر خوش بینی را در ایران و روسیه می بینیم. دو طرف اصلی یعنی ایران و آمریکا زبان یکدیگر را متوجه نمی شوند و به هم اعتمادی ندارند. یک مساله ای که بدان اشاره می کنم این است که اتمی شدن نمی تواند به ایران کمکی کند و ما در مباحثی شاهد مطرح شدن این موضوع هستیم. معتقدم که این امر با ادیان ابراهیمی که بر صلح و دوستی تاکید دارند سازگاری ندارد. موضوع دیگر آنکه اخیرا مصاحبه ای از اقای مرندی خواندم که شکست مذاکرات و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت را بی اهمیت جلوه دادند. به هر حال به نتیجه نرسیدن دیپلماسی می تواند فضای جنگ را حاکم کند. در مجموع معتقدم که در داخل کشور نیز دورنمایی از نتایج مذاکرات وجود ندارد و فضا مبهم است. در داخل نیز شاهد آن هستیم که مردم به صبر توصیه می شوند و می گویند مشکلات در آینده نزدیک حل خواهد شد. امیدوارم که در دور هشتم شاهد علائم مثبت و امیدوار کننده از مذاکرات باشیم اما به طور شخصی چندان خوش بین نیستم.
>>>بیشتر بخوانید:
بحث داغ کارشناسان درکلاب هاوسخبرآنلاین درباره ادامه مذاکرات وین
تفرشی: انتظار گسترش روابط با آسیا و چین بدون رفع تحریمها خوشخیالی است
نقش اروپاییها پشت میز مذاکرات؛ عملگرایی یا زدن ساز ناکوک آمریکاییها؟
روسیه به دنبال نقش فعالتری نسبت به ایران است
حمیدرضا عزیزی نیز با پیوستن به به بحث درباره رویکرد روسیه نسبت به برجام گفت: برای بررسی این موضوع باید دو بحث را از هم مجزا کنیم که سطح اول بحث رویکرد کلی روسیه نسبت به احیای برجام به ویژه از سال ۲۰۱۸ و از زمان خروج دولت ترامپ که مسکو آن را دنبال کرده است. این رویکرد در زمانی که آقای روحانی رئیس جمهور بود وجود داشت و در ادامه نیز تداوم یافت. سطح دوم دوم مربوط به تغییرات دیگری است که زمان آمدن آقای رئیسی در سیاست های روسیه دیده می شود.
در سطح اول این سوال مطرح می شود که آیا اساسا روسیه به دنبال اجرای برجام هست یا نه. به طور کلی می توان گفت که رویکرد روسیه مبتنی بر حفظ برجام است. سه عامل اصلی در این بین وجود دارد: یکی بحث حقوق بین الملل، موازنه قوای منطقه ای در خاورمیانه و آخری منافع عینی است. در موضوع اول یعنی حقوق بین الملل روسیه همواره از زمان خروج ترامپ از برجام به عدم تعهد آمریکا و بی توجهی به معاهدات بین المللی انتقاد کرده است. روسیه در واقع از نظمی که آمریکا پس از جنگ سرد ایجاد کرده است انتقاد می کند و در چارچوب رعایت و احترام قوانین بین المللی حرکت می کند. از همین رو روسیه از این رویکرد برای احیای برجام نیز استفاده کرده است. همانطور که می دانیم روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل محسوب و یکی از ستون های نظام بین الملل در نظم بین المللی ایجاد شده در پساجنگ سرد به شمار می رود. اقداماتی که می تواند سلسله وار این نظم را تهدید کند در راستای منافع خود نمی بیند.
عزیزی در ادامه با تاکید بر نفوذ روسیه در دوره پسا جنگ سرد بیان کرد: در موضوع موازنه قوای منطقه ای نیز تغییر آن برای روسیه تهدیدزا است بدین معنا که رقبای منطقه ای ایران دست بالا را داشته باشند. از یک طرف قرار گرفتن ایران در فشار حداکثری را مفید نمی داند به این دلیل که این وضعیت می تواند پتانسیل تقویت رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای را به همراه داشته باشد و نظم منطقه ای را دچار تغییر کند. از یک طرف هسته ای شدن ایران نیز به نفع روسیه نیست، چرا که نظم منطقه را دچار تغییر خواهد کرد. روسیه به همین دلیل همواره تلاش کرده توازن را در بین بازیگران در منطقه حفظ کند.
وی با بیان موضوع سوم گفت: در نهایت به منافع عینی روسیه بر می گردد که برداشته شدن تحریم های تسلیحاتی ایران نیز در راستای تجارت تسلیحاتی روسیه بررسی می شود. اینکه ایران بودجه ای برای خرید این تسلیحات دارد بحث جدایی دارد. همچنین عضویت ایران در نهادهای روسی محور مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا، شانگهای و غیره از منظر کمک به نقش دیپلماتیک روسیه در سطح بین المللی مهم به شمار می رود و در راستای منافع روسیه قرار دارد. با توجه به این سه موضوع روسیه به دنبال احیای برجام خواهد بود.
این کارشناس اوراسیا در ادامه گفت: روسیه سعی کرده است در بحث مذاکرات وین نقش میانجی اصلی را نشان دهد و در این راستا میخائیل اولیانوف نماینده این کشور به طور مداوم از فضای مثبت این مذاکرات و پیشرفت های حاصل شده صحبت می کند. معتقدم که این رویکرد ناشی از دو عامل است؛
اینکه در دوره بایدن مواضع کشورهای اروپایی با ایالات متحده آمریکا نزدیک شده و بر این اساس یک بدبینی فزاینده را در طرف ایرانی ایجاد کرده و طبق آن روسیه فرصت را مناسب دیده تا خود را به عنوان میانجی اصلی مطرح کند. ضمن اینکه روسیه این توانایی را دارد که از بحران های بین المللی به منظور بازتعریف نقش خود به عنوان یک قدرت بزرگ و پذیرفتن آن به آمریکا استفاده کند. یکی از محورهای سیاست خارجی روسیه پس از جنگ سرد این بوده که جایگاه این کشور به عنوان یک قدرت بزرگ و برابر توسط آمریکا به رسمیت شناخته شود.
مورد دیگر به انتخاب آقای رئیسی بر می گردد که تغییرات ایجاد شده؛ از این نظر که روسیه خیال آسوده تری نسبت به آینده ایران دارد، از این رو به نظر می رسد روسیه درصدد آن است تا نقش فعالتری را نسبت به ایران پس از دوران آقای روحانی ایفا کند. فعالتر شدن روسیه همزمان با احیای طرح هایی است که این کشور در راستای امنیت خلیج فارس و خاورمیانه دارد. حتی مطرح شد که مسکو در تلاش است تا رویکردهای ایران و عربستان را به هم نزدیک کند.
ضرورت رسیدن به توافق برای ایجاد فضای تنفس
روح الله جمعه ای در ادامه با تاکید بر رویکرد طرفین مذاکرات در ضرورت رسیدن به یک توافق گفت: با توجه وضعیت داخلی نیاز شدیدی به احیای برجام داریم چرا که مشکلات اقتصادی در حال گسترش است و کم کم ابعاد اجتماعی، امنیتی و اعتقادی به خود می گیرد. بحران مهاجرت نخبگان همگی ناشی از آن است که نیاز جدی به توافق وجود دارد و ضروری است که ایران به جامعه جهانی برگردد که این مساله نیز در سایه رفع تحریم های ظالمانه است. سرمایه گذاری ها در کشورهای خلیج فارس و حتی کشوری مانند عراق ضرورت احیای برجام را بیش از پیش نشان می دهد. علاوه بر این باید توجه داشته باشیم که آمریکا نیز به نوعی تمایل به احیای برجام دارد. همواره تاکید کردم که ایران به آن نتیجه حداکثری و مطلوب که مورد انتظار است دست نخواهد یافت و این رو به نظر می رسد که ایران در ادامه مذاکرات به توافق مقطعی برسد و در این راستا چنین توافقی می تواند فضای تنفسی را برای ما ایجاد کند. باید توجه داشته باشیم که تنش های آمریکا و ایران تنها به مساله هسته ای معطوف نیست و طیف دیگر از چالش ها را شامل می شود.
لازمه خنثی سازی تحریم ها رفع تحریم ها است
عدنان طباطبایی نیز در ادامه در نوبت دوم درباره نقش فرانسه در مذاکرات گفت: فرانسه از جمله کشورهایی است که حجم بالایی از تجارت اسلحه و فروش به کشورهای منطقه دارد. قبل از برگزاری دور هفتم مذاکرات فرانسه چیزی حدود ۲۰ میلیارد دلار قرار فروش جنگنده با امارات منعقد کرد. پررنگ کردن خطر ایران اهمیت زیادی برای فرانسه دارد و به راحتی می تواند به رقبای منطقه ای ایران تجهیزات نظامی بفروشد.
ضمن اینکه باید نقش روسیه و تشدید بحران این کشور با اوکراین را نیز در نظر داشته باشیم که برای اروپا و آمریکا بسیار موضوع مهمی است که در این راستا روسیه می تواند در سطح بین المللی خود را به عنوان یک بازیگر موثر و صلح جو نشان دهد.
چیزی که در داخل کشور می شنویم این است که بحث دیگر فقط رفع تحریم ها نیست بلکه خنثی کردن آن مهم است. معتقدم که تلاش برای رفع تحریم ها گامی ضروری از سوی ایران است تا از این طریق بتوانیم به خنثی سازی تحریم ها برسیم. دو سال پیش رو، فرصت خوبی برای فضای تنفسی کشور به منظور دسترسی به پولهای خارجی و رفع تحریم ها است. از طرفی نیاز داریم که سرعت چرخ تولید در داخل را زیادی کنیم و اگر راهبرد اصلی احیای برجام باشد به نظر می رسد که روند خوبی را پیش رو داریم اگر چه با چالش هایی نیز روبرو است.
متاسفانه به لحاظ رسانه ای ضعف داشتیم و خوب عمل نکردیم و به این موضوع فکر نشده که بتوانیم ذهنیت فضای عمومی را تغییر دهیم. به غیر از این موضوع در فضای "تینک تنکی" نیز از ظرفیت های موجود استفاده نکردیم. کشورهای همسایه ما مثل امارات و عربستان هزینه های زیادی را برای ایجاد اندیشکده ها و نیروی انسانی اختصاص می دهند تا بتوانند به نوعی گفتمان خود را تزریق کنند، کاری که ایران می توانست روی آن سرمایه گذاری کند.
ایران در زمینه لابی موفق عمل نکرد
حسام واعظ زاده نیز در ادامه در خصوص بحث مذاکرات فنی وین گفت: برجام توافقی چندجانبه است که رسیدن به توافق کاری بسیار دشوار است. هر کشوری نیروهای دیپلماتیک و مواضع خود را دارد. اما این دلیل بر این نیست که ناامید شویم. در مذاکرات باید به دنبال رسیدن به منافع مشترک بود. در بحث مذاکرات میانجی گری روسیه و چین را نیز داریم که در حال حاضر روسیه در قضیه اوکراین بیشترین تنش را با آمریکا و اروپا دارد و در همین راستا روسیه می تواند در این مذاکرات آمریکا را مجاب کند تا از مواضعش عقب نشینی کند. عکسی هم که از اولیانوف و رابرت مالی در حال مذاکره منتشر شده چندان بد نیست چرا که بسیاری از اتفاقات مشابه رخ داده و شاید ما اطلاع نداشته باشیم. به هر حال اولیانوف از طرف ایران با رابرت مالی مذاکره می کند. در این بین اگر روس ها به دنبال دفاع از منافع ایران باشند جای تبریک دارد. ایران در مسائلی مانند حضور در منطقه می تواند امتیاز رد و بدل کند. در رابطه با افغانستان و کشورهای دیگر منافع مشترک بین ایران و آمریکا وجود دارد. ایران همچنین باید خواسته های منطقی از طرف مقابل داشته باشد تا مذکرات منجر به یک توافق شود. بحث لابی های بین المللی نیز بسیار مهم است که ایران چندان در آن قوی عمل نکرده است و قطعا با ظرفیت کنونی میزان تاثیرگذاری نیز کاهش می یابد.
بحث زبان نیز بسیار مهم است و زبان مذاکره باید بر اساس زبان بین المللی باشد. باید توجه داشت که نماینده روسیه نیز با رابرت مالی به زبان انگلیسی مذاکره می کند. با لحن مستقیم صحبت کردن با طرف ها خیلی تفاوت دارد با مذاکره ای که با مترجم فارسی انجام می شود. همه این مسائل جز ظرایف دیپلماسی به شمار می رود که آقای ظریف قطعا از همه این ظرفیت ها بهره برد و یکی از مسائلی که باعث شد مذاکرات به نتیجه برسد تسلط آقای ظریف به زبان انگلیسی بود. در واقع عدم تسلط به زبان انگلیسی را می توان ضعف در دیپلماسی تلقی کرد.
ابتکار برای مذاکرات وجود داشت اما استفاده نشد
دیاکو حسینی در اهمیت مذاکره مستقیم گفت: ملاحظه ای که ایران داشت که مذاکره مستقیم انجام نمیدهد دو بعد داشت. اول اینکه این نوع گفتگو نوعی امتیاز دادن به طرف غربی محسوب می شد و هنوز هم این دیدگاه در محافلی وجود دارد. جنبه دیگر حقوقی بود که می گفت از آنجایی که امریکا از برجام خارج شده، مذاکرات ایران و امریکا تنها در قالب برجام انجام می شد و غیر از آن مذاکره معنایی ندارد و اگر ایران و امریکا به طور مستقیم مذاکراتی انجام دهند به معنای مشروعیت بخشیدن به حضور ایالات متحده در توافق هسته ای است. این دو استدلال علت اصلی مخالفتها بوده.نکته اینجاست که ما تصور می کردیم که اگر مذاکره مستقیمانجام بگیرد، هماهنگ کننده ای که اقای مورا باشد وظیفه انتقال پیام ها را برعهده دارد. این اتفاق نیافتاد و همانطور که انتظارش میرفت کشورها به صورت منفرد با امریکا وارد گفتگو شدند. در این نوع رایزنی مشکلاتی وجود دارد. از جمله اینکه میتواند مفاهیم و انتظارات ایران را تحریف کند و سوتفاهماتی ایجاد شود و یا مذاکرات بیش از اندازه طول بکشد. ما نمیدانیم در این مذاکراتی که ما در آن حضور نداریم چه حرف هایی زده می شود و چه داد و ستدهایی انجا میگیرد. به ویژه آنکه همه کشورهای درگیر در برجام، منافع مستقل از امریکا و تنش هایی با واشنگتن دارند. این ویژگی نباید از سوی ما مورد پذیرش قرار بگیرد چون منافع حیاتی ما و برداشته شدن تحریم ها را تحت نفوذ موضوعاتی قرار دهد که هیچ ارتباطی با ما ندارد.
انچه رهبری به عنوان خط قرمز مشخص کردند عدم مذاکره مستقیم با امریکا خارج ازبرجام بود. شکل و شمایلی تعیین کردند. این ابتکار دیپلمات ها بود که باید راهی راپیدا می کردند که مذاکره مستقیم باشد و در عین حال به معنای مشروعیت بخشیدن به امریکا هم نباشد. برای مثال یکی از راه ها این است که شکل میز باشد که نمایندگان ۴+۱ و ایران در یک طرف میز به عنوان کشورهای عضو برجام بنشینند و امریکا به عنوان طرف بیرون ازبرجام درطرف دیگر میز.
مذاکره از طریق واسطه جواب نمی دهد
قاسم محبعلی نیز گفت: انتظارات ما باید متناسب با کشورهای دیگر هم باشد. سابقه مذاکرات ما نشان می دهد که اروپا در عین حال که منافع خودشان را دارند اما در چارچوب غرب و اتحادی که با امریکا دارد، همواره سعی میکنند در همان چارچوب باشد. اروپا قدرت اقتصادی هست اما قدرت سیاسی و نظامی نیست. بعد از فروپاشی شوروی برخی از کشورهای اروپایی در مورد اینکه ایا وجود ناتو لازم است یا خیر، صحبت کردند. آن موقع بوش پدر رییس جمهور امریکا بود و در اینباره گفت که این اروپا است که نیاز به امریکا دارد و ما نیازی به شما نداریم. امنیت امریکا به اروپا وابسته نیست.الان هم مهم ترین چالش اروپا چالشی است که با روسیه دارد. مهم ترین تهدید انها روس ها هستند و نمی توانند بدون اتحاد با اروپا خود را مقابل روسیه حفظ کنند. در عین حال باید توجه داشت که در دوران ترامپ نکاتی بین امریکا و اروپا بود ولی در دوران بایدن انها به هم نزدیک هستند.ما در سیاست خارجی خود روابط متوازنی نداریم و به همین دلیل نمی توانیم بگوییم که با آنها دارای روابط استراتژی هستیم. مثلا ما در سه مبحث انرژی، با روس ها تضاد منافع داریم. خروج ایران از تحریم می تواند چالشی برای روس ها ازنظر بازار انرژی باشد. در قفقاز هم ما سوابق تاریخی داریم و نفوذ ایران نفوذ مسکو را کاهش می دهد. موضوع ترکیه هم هست.
طرف ما درمذاکرات، امریکایی ها هستند و از نظر حرفه ای درست نیست که از طریق واسطه هایی که منافع مشخصی دارند عمل کنیم. اینکه چطور مباحث را منتقل می کنند، مبحثی قابل بحث است. در دنیای امروز هیچ کشوری در اتحاد با روسیه و چین توسعه پیدا نکرده است. بنابراین واضح است که انتخاب ما در مذاکرات کمکی به پیشرفت و دستیابی به منافع نمی کند و بلکه می تواند منافع ما را دستاویز قدرت هایی بکند که با هم در رقابت هستند.
باید بعد از توافق هم برنامه داشته باشیم
اعلمی فریمان نیز گفت: بحث برجام باید ملی باشد و نباید جناحی شود. مذاکرات ایران و ایالات متحده باید از وضعیت تهدید خارج شود و از سال ۵۸ اختلافات شروع شده. وگرنه بقیه چیزها مسکن خواهد بود و دوباره وضعیت بحرانی برخواهد گشت. ما برای بعد از احیای برجام هم برنامه ای نداریم و نگفته ایم که چه کاری می خواهیم بکنیم. چون بعد از آن باید یک سری اصلاحات داخلی هم انجام دهیم. نظر من این است که طرح جامع مذاکرات باید با ایالات متحده انجام بگیرد. من فکر نمی کنم ما با احیای برجام ۲۰۱۵ به نتیجه ای برسیم.
من مخالف طرح خلع سلاح هستم. ما در حوزه کنترل تسلیحات خیلی می توانیم وارد شویم و مذاکراتی شبیه مذاکرات سالت ۱۹۶۹ بین روسیه و امریکا داشته باشیم. چرا که ما قدرت موشکی هستیم.
بحث اوکراین را باید در فضای گسترده تر دید. روسیه خودش می خواهد خودش رابه عنوان بازیگری نشان دهد که نقش آنها غیر قابل انکار است، این موضوعی بوده که نقش فعال از سوی مسکو را ایجاد می کند. در بحث استراتژی رسانه ای بازگشت ما به دوره اقای جلیلی است. که نه تنها رسانه ها نقش برای اماده سازی افکار عمومی ایفا نمی کنند بلکه به نظر می رسد که دست رسانه ها هم بسته تر شده است. در رسانه های اصولگرا ما میبینیم که اسم مذاکرات را تغییر داده اند. تیم مذاکره کننده درکی از استراتژی رسانهای ندارد که این به خودی خود، آفت بزرگی است.
ارتباط خوبی بین ایران و آلمان وجود دارد
عدنان طباطبایی نیز در ادامه بحث گفت: این که در برجام به موضوع مسائل منطقه ای پرداخته نشده در ذهنیت غربی ها به عنوان انتقاد وجود دارد. دوم این است که مسال موشکی ایران را مطرح می کنند. اگر وارد این بحث شویم که باید در مورد موشک های کشورهای عربی و صهیونیست ها هم صحبت کرد. مساله سوم احساس می شود که سیاستمداران اروپایی برجام را برای بحران های خاورمیانه بعد از ۲۰۱۵موثر می دانند. لابیهای سعودی و عربی این بحثها را مطرح کرده اند. تا چندوقت پیش چنین مواردی اصلا مطرح نمی شد.
مباحثی بود که ما ۶ سال پیش فکر کردیم که حل شده ولی دوباره به عنوان مساله به مذاکرات تزریق شده.
یک چیزی که باید به آن اهمیت دهیم، این است که ارتباط دیپلماتیک ایران و المان ثابت ترین بوده است. در هیچ مقطعی بعد ازانقلاب هیچ وقت ارتباط دوکشور قطع نشده است. از لحاظ دیپلماسی ارتباط خوبی بین دو کشور وجود دارد.
ضرورت مدیریت افکار عمومی
حسن لاسجردی نیز گفت: علاوه بر نکاتی که دوستان فرمودند من می خواهم به مسائل داخلی واقتصادی اشاره کنم. موضوع برجام به معیشت و متغیرهای اقتصادی پیوند خورده و هر موقع بحث مذاکرات مطرح می شود. در حقیقت یکی از چالش های مهم برجام و مذاکرات به مسائل داخلی بر می گردد. نکته دیگر این است که تلاش دولت سیزدهم این بوده که معیشت روزمره مردم را تحت تاثیر مذاکرات قرار ندهد و این دو مقوله خیلی از هم فاصله داشته باشند. اما انچه مسلم است چه بخواهیم چه نخواهیم نمی شود ازاین پیوستگی اجتناب کرد. در بحث رسانه ما تجربه های مختلفی داشته ایم. آنچه مسلم این است اینکه مدل دولت سیزدهم شباهت زیادی به دولت نهم و دهم در عدم توجه به رسانه ها و تاثیر آنها دارد. موضوعات هسته ای در رسانه های خارجی به طور گسترده پوشش داده می شود. در این رقابت اگر شرایط به گونه ای نباشد که بتوانیم افکار عمومی راهدایت کنیم دچار ضرر می شویم.
هر توافقی بر وضعیت اقتصاد ایران تاثیر می گذارد
حسام واعظ زاده هم گفت: نکته ای که در مورد میز مذاکره مطرح شد اگراین اتفاق بیفتد به نفع ایران است که اروپا و بقیه کشورها در یک طرف میز باشد و امریکا که از برجام خارج شده درطرف دیگر باشد. این ایده القضیه است که بعید می دانم که با توجه به وضعیت سیاست بین الملل و تنش هایی که بین ایران و اروپا هست چنین اتفاقی بیفتد و حتی روسیه و چین هم ممکن است حاضر به این کار نباشند. تحولات موشکی ایران در منطقه باعث شده تا هر سه کشور اروپایی عملا را محکوم کنند. مشکلات اروپا با ایران کمتر از مشکلات با امریکا نیست. ما باید ببینیم ارتباط اروپا با امریکا چقدر است و اتحاد استراتژیک آنها را ببینیم. آنها حاضر نمی شوند که چنین کاری بکنند. لذا ایران بایستی ازوضعیت موجود یک درک دوباره به دست بیاورد. اینکه به خاطر وضعیت داخلی ایران باید هر چه سریع تر گزینه های مذاکره را عملی کرده و فقط مذاکره برای مذاکره نباشد. این که ایران حضور در مذاکرات دارد و روس ها هم مدام از پیشرفت خوب یاد می کنند کافی نیست. باید گفته شود که جزییات این پیشرفت چیست. ایران به کلی گویی بسنده کرده و رسانه ها را وارد گزارش دهی پروسه مذاکرات نمی کند می تواند دو علت داشته باشد. وقتی یک مذاکره بین المللی در جریان است،طرفین نگران واکنش های داخلی هستند. افکار عمومی تشنه مذاکرات است چرا که هر گونه توافق یا گشایشی تاثیر مستقیمی بر وضعیت اقتصادی کشور دارد.
در امریکا حزب جمهوری خواه نگران توافق است و بایدن نمی خواهد توافقی امضا کند که مورد بازخواست قرار بگیرد. ایران باید این موضوعات را هم مدنظر قرار دهد. به نظر من ایران بایستی بااقدامی عاقلانه و عملیاتی کار خود را انجام دهد. چه مذاکره مستقیم باشد چه نباشد. اینکه گفته می شود مذاکره مستقیم انجام شود بااین فاصله بین دو کشور چه نتیجه ای به وجود خواهد آمد؟ دو طرف هیچ نظر مشترکی ندارند.
قاسم محبعلی نیز در ادامه بحث گفت: ما محدودیت های تیم مذاکره کننده را می شناسیم. تیم مذاکره کننده تیم کارشناسی است. بحث این است که چطور با کمترین هزینه بتواند به توافق دست پیدا کند. به نظر می رسد که گمان ایران این است که برنامه هسته ای ایران انقدر برای غرب ارزشمند است که بابتش امتیاز بزرگی بدهد. این یک توهم است. برخی هم در منطقه علاقه مند هستند با این برگ بازی کنند اما نمی خواهند مشکل ایران با غرب حل و فصل شود و ایران در چرخه رشد اقتصادی بیفتد. اقتصاد ما باید از حالت گروگان سیاست خارجه خارج شده و کشور وارد چرخه رشد و توسعه شود. طرف اصلی ما روسیه و چین نیست. بلکه امریکاست وبا دیگران مساله حل و فصل نمی شود. در دو مساله در دنیا در سطح قدرت بزرگ اجماع نظر وجود دارد. یکی این است که کشوری بدون موافقت آنها به سلاح کشتار جمعی دست پیدا نکند. مساله بعدی امنیت اسراییل است. این دو مساله موضوع اصلی شورای امنیت هستند. اگر مذاکرات به نتیجه نرسد یک انتخاب مقابل ایران است و آن توسعه برنامه هسته ای است که از سطح توسعه ای به سطح بعدی برویم که ما را دچار تحریم های وحشتناک شورای امنیت می کند و هیچ تاثیری در وضع اقتصادی داخل نخواهد داشت و بازدارندگی هم ایجاد نمی کند. آنچه باعث بازدارندگی می شود داشتن برتری اقتصادی است و نه برتری نظامی.
توافق احتمالی آینده از برجام 2015 ضعیف تر خواهد بود
دیاکو حسینی نیز اظهار کرد: فرض کنیم که مذاکرات وین شکست بخورد، ما هرگز نخواهیم فهمید این شکست به خاطر ناسازگاری منافع ایران و امریکا بوده یا انتقال نادرست و ناقص مطالبات ایران و امریکا به یکدیگر یا رایزنی های پشت پرده. اگر قرار است مذاکرات شکست بخورد بهتر است ایران و امریکا شکست بخورند. اگر راه حلی برای دستیابی نبود حداقل اینکه می دانیم ما تلاش خود را کرده ایم و بعد شکست خورده ایم. مساله ای که روشن است اینکه به خاطر اختلاف شدید بین تهران و واشنگتن ایران مطالبات امریکا را نمی تواند بپذیرد. به طور متقابل امریکا هم نمی تواند تضمین های مورد نظر ایران را بدهد. حتی اگر برجام احیا شود در این شرایط از برجام ۲۰۱۵ ضعیف تر خواهد بود و دلیلی وجود ندارد که جمهوری خواهان وقتی به قدرت برسند آن را به هم نزنند. ما باید تلاش کنیم به توافق برسیم و وقت خود را صرف جزییاتی که میدانیم امکان پذیر نیست تلف نکنیم.مذاکره کنندگان در مخمصه تحقق شعارها از یک طرف و واقعیت های تلخ موجود از طرف دیگر گیر کنند. همین باعث می شود که آنها سراغ توافق نروند که منجر به زیر پا گذاشتن حرف های پیشین باشد. دولت دردوراهی قرار دارد. یک طرف طرفداران خودش است که از مسائل در زمین مذاکره اگاه نیستند و مساله دوم تامین منافع ملی که اقتضا می کند که ما به دنبال توافقی باشیم که به سرعت موفق شود و زمان لازم برای تنفس اقتصادی را برای ما ایجاد کند. بهتر از مذاکره کنندگان با این نگاه حلو بروند که برجام احتمالا عمر کوتاهی خواهد داشت و باید ایجاد شود تا مقداری فضا برای اقتصاد ایران باز کند تا مردم در داخل وضعیت بهتری را تجربه کنند.
اهمیت مذاکره مستقیم با آمریکا
واعظ زاده نیز در پایان بحث گفت: من هم موافق مذاکره مستقیم مفید هستم که به نتیجه برسد. حتی اگر به نتیجه نرسد هم بالاخره تکلیف مردم روشن شود که ایا مساله هسته ای قابل حل است با امریکا یا نه و این بلاتکلیفی که مردم و بازار دچارش هستند رفع شود. اما واقعیت ها را اگر ببینیم اینکار عملی نیست. من خیلی خوشبین نیستم که این اتفاق مذاکره مستقیم با امریکا بیفتد که اگر بیفتد خیلی هم خوب است.
310311