واقعیتگرایی بیرحمانه بایدن در خاورمیانه
یک مجله آمریکایی در مقاله ای نوشت: رشتهای واحد رویکرد کاخ سفید را به کل منطقه، از سوریه گرفته تا عربستان سعودی، مرتبط میکند.
به گزارش خبرآنلاین، استیون ای کوک در مجله فارن پالسی درباره رویکرد بایدن در منطقه خاورمیانه نوشت:برخلاف باور بسیاری از تحلیلگران، بایدن در خاورمیانه دارای راهبرد است. یعنی او و مشاورانش به مشکلات منطقهای، ارتباط این مشکلات با منافع آمریکا، منابعی که در دسترس ایالات متحده است و هزینههای پیگیری سیاستهای گوناگون توجه میکنند. نتیجهی این رویکرد راهبردی است که میتوان آن را «عملگرایی بیرحمانه» نامید. از این رو، عجیب نیست که هم فعالان حقوق بشر و هم تندروهای آمریکا با این رویکرد مخالف هستند.
واقعیتگرایی بیرحمانه بیش از هر چیز در سیاستهای دولت بایدن در سوریه و یمن نمایان است. برغم رویکرد افراطگرایانه در برابر سوریه که بایدن در کارزار انتخاباتیاش از آن سخن گفته بود، به نظر میرسد که رئیس جمهور آمریکا به این نتیجه رسیده است که تنشزدایی بهتر میتواند به تحقق مجموعهای از اهداف راهبردی مرتبط با مناقشه سوریه و فراتر از جنگ داخلی این کشور کمک کند.
این رویکرد نشان میدهد بایدن بهطور ضمنی پیروزی اسد را پذیرفته است و کسی نمیتواند در اینباره کاری انجام دهد. تیم بایدن ظاهرا باور دارد که آمریکا با کنار آمدن با این واقعیت فرصت بیشتری برای شانس بیشتری برای کمک به مردم سوریه، کمک به لبنانیهای فقیر و تغییر روابط با روسیه خواهد داشت و از این طریق میتواند سوریها را به کنارهگیری از ایران متقاعد کند.
واقعیتگرایی بیرحمانه بایدن در سوریه با منافع آمریکا در مبارزه با تروریسم، مقابله با اشاعه هستهای، امنیت اسرائیل، حقوق بشر و جستجوی راههایی برای افزایش جریان کمکها همخوانی دارد. این رویکرد علت اصلی مشکل را از میان بر نمیدارد. هر ناظر عینی باید بپذیرد که اسد هرگز با حسن نیت با موضوع کمکها برخورد نکرده است و اغلب به اندازه کافی برای دور نگه داشتن مخالفان خود و حفظ ظرفیت برای ادامه سیاستهای شرورانه عمل کرده است. چهبسا راهبرد بایدن راهبرد بدی باشد، اما در نهایت او یک راهبرد دارد.
یمن کشور دیگری است که در آن واقعیتگرایی بیرحمانهی بایدن نمایان است. تصویب فروش 650 میلیون دلاری تسلیحات آمریکایی به عربستان از سوی سنا خشم گروههای حقوق بشر و اعضای ترقیخواهان کنگره را برانگیخت. دولت گفت که این معامله شامل «سلاح های دفاعی» بوده است، اما مخالفان این معامله فریاد انتقاد سر دادند. آنها میگویند تعیین اینکه چه چیزی سلاح دفاعی است اغلب به این بستگی دارد که از چه کسی این سوال را بپرسید. حوثیها ادعا میکنند که حملات موشکی و پهپادی آنها به خاک عربستان دفاعی است. سعودیها نیز مدعی هستند که حملات هوایی آنها در یمن دفاعی است. این نوع از ابهام معنایی به واقعیتگرایی بیرحمانه بایدن کمک میکند.
واقیتهای دیگری هم وجود دارند. قطع فروش تسلیحات به عربستان جنگ یمن را پایان نخواهد داد. این اقدام شاید کار را برای مدتی دشوارتر کند اما مناقشه یمن با اقدام کنگره پایان نمیگیرد. سیاست دولت بایدن بر مبنای این واقعیت و همچنین برپایهی این شناخت شکل گرفته است که نمیتوان عربستان را منزوی کرد.
مناقشه یمن بسیار تاسفبار است و با مداخله عربستان در سال 2015 بدتر شده است. با این حال، وقتی صحبت از عربستان سعودی به میان میآید، بایدن مسئله دیگری برای نگرانی دارد که با سیاست و منافع ملی خودش در هم تنیده است: جریان آزاد نفت و توانایی سعودیها در تأثیرگذاری بر قیمت آن و همچنین بر هزینهای که مصرفکنندگان آمریکایی در پمپهای سوخت میپردازند.
تحلیلگران نگران ثبات شبه جزیره عربستان و تهدیدهایی هستند که با پیروزی احتمالی حوثیها متوجه آبراههای استراتژیکی مانند تنگه مندب و دریای سرخ خواهد شد، به ویژه اینکه حوثیها با ایران ارتباط دارند. تمام این ملاحظات معتبر و مهم هستند، اما فروش تسلیحات به عربستان ضرورتی است که برای دریافت کمک از سعودیها باید آن را انجام داد. بایدن مایل است عربستان سعودی نفت بیشتری تولید کند، زیرا تورم و قیمت بالای سوخت، مرگ سیاسی او را به همراه خواهد داشت.
310 310