مصاحبه اخیر غنی از چه رمز و رازهای مهمی پرده برداشت؟
اشرف غنی مدعی است که چاره ای جز فرار از کابل نداشته است. اظهارات اخیر او در اولین مصاحبه اش بعد از سقوط کابل خشم بسیاری را برانگیخته است.
مهسا مژدهی: اشرف غنی بعد از اینکه به عنوان فاسدترین رهبر جهان انتخاب شد در مصاحبه ای به دفاع از خودش پرداخت. او مدعی شد که خروجش از کابل در حالی صورت گرفته که چاره ای جز آن نداشته است. اما این اظهارنظر رییس جمهور سابق افغانستان باعث شد تا سیل انتقادات یک بار دیگر به سمت او روانه شود و داغ مردم این کشور که خود را رها شده در دست طالبان میبینند، تازه شود. برخی از مقامات افغان روایتهایی داشتند که نشان از آن داشت که اشرف غنی امادگی خروج از کابل را داشته است و برخی منابع میگویند او پول هنگفتی را با خود به خارج از کشور برده است. با این حال غنی هنوز از تصمیمش دفاع میکند. در خبرآنلاین با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان به گفتگو نشستهایم:
اشرف غنی مدعی است که در عمل انجام شده قرار گرفته و ناگهان در روزی که طالبها به دروازه کابل رسیدند متوجه شده که نمیتواند در مقابل آنها از خود محافظت کند، این ادعا با توجه به روایتهای دیگری که از ماجرای فرار او منتشر شده بود، تا چه اندازه میتواند صحیح باشد؟
واقعیت این است که اشرف غنی در یک موقعیت بسیار حساس از تاریخ معاصر افغانستان دست به اقدامی زد که با انتقادات بسیار جدی رو به رو بوده و حتی برخی او را متهم به خیانت میکنند. بنابراین در این فضا او در اولین مصاحبهای که انجام داد، سعی کرد که این اتهام را از خود دور کرده و خودش را قربانی توافقی که در دوحه بین آمریکا و طالبان شکل گرفت قلمداد کند. غنی امریکا را مقصر اصلی شرایط به وجود آمده میداند. بخشهایی از صحبتهای او البته خیلی بی ارتباط نیست. همین که اعلام کرد که امنیت جانی نداشته و کسی از او حمایت نمیکرده، نشان میدهد که اگر به دست طالبان میافتاد، قطعا با سرنوشت دکتر نجیبالله روبه رو شده و به دار کشیده میشد. از این زاویه که جان اشرف غنی در خطر بوده، نیروهای امنیتی از هم پاشیده بودند و کسی از او حمایت نمیکرده، درست میگوید. اما خیلی معتقدند که اگر غنی مقاومت میکرد ارتش از هم نمیپاشید، بلکه یک دفاعی را میتوانستند انجام دهند. حتی اگر شکست میخوردند آبرومندانه بود و اگر بعد از شکست فرار میکردند برای افکار عمومی قابل پذیرشتر بود.
یک واقعیت دیگر هم نمی شود نادیده گرفت. به نظرم میآید که اشرف غنی آدم باهوشی است. به این معنا که وقتی متوجه شد که آمریکا و طالبان بر سر حکومت او معامله کردهاند و دیگر فضا برای آمدن طالبها در حال باز شدن است، ابتکاری به خرج داد. در بزنگاهی که مذاکره میکردند تا دولت ائتلافی در افغانستان تشکیل شود، چون اعتماد نداشت، با چند نفر از دوستان و همکارانش صحنه را ترک کردند و طالب قدرت را گرفت. اما با این کار هم دست طالبان را در پوست گردو گذاشت و هم دست امریکایی ها را. اینجا به نظر من می آید که او یک زرنگی کرد. الان مشکلی که طالبان در شناسایی بین المللی دارد نتیجه همین حرکت است که اگر از نظر اشرف غنی نگاهش بکنیم، حرکتی هوشیارانه و انتقام جویانه از طالبان و آمریکایی ها بود. او آخرین بازی خود را طوری انجام داد که هم جانش را نجات دهد هم مشکلات را برای طالبان باقی گذاشت.
>>>بیشتر بخوانید:
آیا جامعه بینالملل جا پای طالبان را در افغانستان محکم کرده است؟
چرا خطر سقوط طالبان و قدرتگیری داعش خراسان جدی است؟
ویدیویی که همه را شوکه کرد؛ بیعت القاعده و طالبان چه معنایی دارد؟
بازی جدید حامیان قدیم طالبان؛ریاض،ابوظبی و اسلامآباد چه در سر دارند؟
تکرار سیاهچاله دهههفتاد؛ ایران باید تهدید را به فرصت تبدیل کند
سایهخطر «بازی بزرگ جدید» بر سر ایران؛ چه شد که همسایه بهاینروز افتاد؟
این انتقاداتی که از رفتار سیاسی اشرف غنی و بازی اخرش در افغانستان میشود تا چه اندازه ریشه در واقعیت دارد، آیا گروه هایی ترجیح می دهند او می ماند و به سرنوشت نجیب الله دچار میشد یا واقعا با ماندن غنی در قدرت، ارتش هم از هم نمی گسیخت و قدرت مقاومت در برابر طالبان را داشت؟
واقعیت این است که ارتش هیچ مقاومتی نکرد. قرار بر این بود که طالبان بیایند ولسوالی و شهرهای کوچک را بگیرند اما وارد استان ها و پایتخت نشوند. این توافق بین خلیل زاد و ملابرادر وجود داشت. اینکه خلیل زاد گفت اگر اشرف غنی می خواست جانش را نجات دهد باید به امریکایی ها مراجعه میکرد، نشان میدهد که غنی مشکل بزرگی را برای امریکایی ها ایجاد کرد. نظام از هم فروپاشیده بود. طالبان در درون کاخ ریاست جمهوری نفوذد کرده بودند و فرماندهان نظامی را مجبور می کردند که مقاومت نکنند. اشرف غنی که این کار را نکرد، نیروهایی بودند که از قبل با طالبان هماهنگ شده بودند تا نگذارند ارتش مقاومت کند. معاملاتی شده بود اما اشرف غنی با فرارش معادلات را تا اندازه ای بهم زد.
این مشکلی که میگویید برای طالبها ایجاد شده در چه سطحی است؟ آنها الان قدرت را به دست دارند و بدون اهمیت به وضعیت معیشتی و امنیتی مردم پایههای قدرت خود را محکم میکنند.
الان مهمترین مشکلی که اینها دارند بحث شناسایی از سوی دیگر کشورهاست. در داخل هم مشکل این است که نمیتوانند دولت فراگیری داشته باشند که همه گروههای قومی و سیاسی در آن حضور داشته باشند. خطر جنگ داخلی در افغانستان هست و هنوز مقاومت ها وجود دارد. زنان به رغم کتک خوردن در خیابان ها برای اعتراض هستند. آنطرف هم هر چند پنجشیر به خاطر زمستان آرام است اما با آمدن فصل گرما ممکن است جنگ داخلی شود. این مسایل برای طالبان مشکل ایجاد کرده. این وضعیت مشکل اصلی طالب است مگر اینکه بیاید و هوشیاری نشان داده و دولت وحدت ملی اعلام کند که باز هم به نظر من این گروه ظرفیت چنین چیزی را ندارد.
از مشکلاتی که طالبان دارند صحبت کردیم، اما آیا واقعا این بهم ریختگیها میتواند انها را از پای در آورده و باعث شود که توان تشکیل دولت را نداشته باشند و قدرت را از دست بدهند؟
واقعیتش را بخواهید طالبان پشتوانه قوم پشتون را دارد و به تدریج شرایط به گونه ای پیش میرود که کشورها آنها را شناسایی کنند. چین، روسیه و ترکیه در شرف شناسایی این گروه هستند. اتحادیه اروپا هم چنین میلی دارند و کشورهای اسلامی و همسایگان هم به مرور وارد شناسایی آنها به عنوان دولت می شوند. طالب آمده و با امریکایی ها معامله کرده است. آنها به نظرم در افغانستان میمانند. نیرویی وجود ندارد که بتواند طالبان را از قدرت عقب بیندازد. اقتصاد از هم پاشیده و فقر و گرسنگی وجود دارد. آنها برنامه ای برای اقتصاد ندارند و اینها مشکلات جدی ایجاد می کنند اما این مشکلات باعث نخواهند شد که طالبان قدرت را رها کنند.
۳۱۰۳۱۲