اگر دین ندارید لااقل!
خبرگزاری فارس، یادداشت ـ ابوالقاسم علیزاده: در ایام اسارت آل الله و سوز و شور عزای حسینی علیه السلام هرگز فکر نمی کردیم که سفره نشینان یزیدیان زمان و ورشکستگان سیاسی که تمام افتخارشان نیشخوار زباله های فلسفه و لیبرال دمکراسی پوسیده غربی است و جز زبان درازی علیه ارزشهای ملی و نظام اسلامی و تولید خوراک برای امپریالیسم رسانه ای و بیگانه، هنری نداشته و ندارند….. حرمت محرم و عاشورای حسینی علیه السلام را وقیحانه شکسته و با بی رحمی تمام به کانون محوری انقلاب و نظام و پشتوانه عزت و اقتدار ایران اسلامی یعنی رهبری فرزانه و شاگردان مکتبش همچون شهید سرافراز میدانهای نبرد هشت ساله حق علیه باطل و نیز فرمانده و یل میدانهای نبرد جبهه مقاومت ( شهید حاج حسین همدانی ) بی رحمانه بتازند.
آری! این حقد و کینه روزهای مرموز فتنه ۸۸ بود که به سرکردگی شریح قاضیها و عمروعاصها و ابن زیاد و ولیدهای پست سیرت زمان داشت میرفت هست و نیست ملت غیور ایران را بسوزاند، بسان دملی سر باز کرد و سردار همدانی را که همچون نسیمی، آتش و دود فتنه را از آسمان ام القرای جهان اسلام دور ساخت مورد هجمه قرار داد.
اگر آن روز سران فتنه مورد رحمت و رافت انقلاب و مردم و رهبری عزیزمان قرار نمیگرفتند، اکنون برای خوشایند بیگانگان طمعکار زیادهگویی نمیکردند! به راستی باید خطاب به این دست چهرههای پست فطرت و خائن، با الهام از فرمایش سالار شهیدان امام حسین علیهالسلام بگوئیم که اهالی فتنه و نوکران اجنبی اگر دین ندارید لااقل آزاده و ایرانی باشید و حیا کنید و اگر خدمتی به ایران و ایرانی نمی کنید لااقل آب به آسیاب دشمنان این ملت نریزید.
امام حسین علیه السلام در اوج تقابل جبهه شیطان و جبهه حق در عاشورای ۶۱ هجری وقتی خیمه اهل بیتش را ناجوانمردانه به آتش کشیدند، فریاد برآورد: "ویحکم یا شیعه ابی سفیان ان لم یکن لکم دین و انتم لا تخافون المعاد، فکونوا احرارا فی دنیا کم"
حال چه شده است برخی مدعیان وطن پرستی و مردم سالاری و سینه چاکان اسارت بی بند و باری و لاابالی گری سیاسی و فرهنگی را که علیرغم ملاحظه افتخارات و مجاهدات عزتمندانه و غرور آفرین دیدبان تیز بین انقلاب و یاران وفادار و ملت قدر شناس ایران اسلامی، باز هم زبان و قلم به یاوه گویی باز کرده و در خدمت به دشمنان خونی ملت ایران نگارش های شوم و پلشتی از خود بروز میدهند.
براستی آیا کورند و نمیبینند که چه کسی با اقتدار و منطقی غدیری و عاشورایی هیمنه آمریکا و استکبار را در منطقه و جهان فرو ریخت؟ و آیا نمیبینند فرایند پر سرعت شکست مفتضحانه رژیم غاصب و کودککش صهیونیستی را ؟ آیا چه چیزی جز قدرت الهی رهبری انقلاب و پرورش یافتگان جبهه عاشورایی همچون سلیمانی و همدانی، مرز رودرویی و تقابل و مبارزه را از خرمشهر و آبادان و قصرشیرین و آتش فتنه ها را از خیابانهای تهران و …. با عبور از کشورهای منطقه به مرز اسرائیل کشاند؟ براستی چه کسی جز رهبر شجاع و بی بدیلمان نقشه های شوم استکبار را در منطقه عقیم گذارد و با رهایی همه کشور های منطقه از دائره مرموز و تار و تاریک توطئه تجزیه و ناامنی دائمی ، حمایت از داعشیان و حاکمیت جنایت پیشگان را ناکام گذارد؟
برای تعظیم و قدرشناسی، نه فقط ملت ایران بلکه همه بشریت تشنه عدالت و حریت و امنیت به ویژه مردم مظلوم و مسلمان منطقه در برابر امام خامنهای عزیز و سرداران مخلص و فدائی اسلام همین بس که در کنار خنثی سازی نقشههای شوم استکبار، در برابر زورگویان و جنگ افروزان و ناامن سازان منطقه و جهان، ایجاد دژ مستحکم ایمان و جریان منطق و گفتمان مقاومت و جهاد و مبارزه در برابر مسیر ذلت بار سازش، خلق گردید و اکنون تمام قد در برابر جبهه شیطانی استکبار به فرمان سالار شهیدان که در صبحدم عاشورا فرمود: و علیکم بالصبر و الجهاد " عاشقانه لبیک میگویند.
برای عظمت کارکرد ولایت فقیه به ویژه بعد از ارتحال جانسوز امام خمینی (ره) نشانههای فراوان دیگری نیز هست که اگر کمترین توجهی منصفانه و همراه با وجدان و تعقل صورت پذیرد، قطعا جز خضوع و تکریم و تجلیل به ذهن متبادر نخواهد شد و البته ملت ایران برخلاف طیف منافق و خائن به ایران، همواره قدرشناس بوده و هست.
از آن جمله است:
* عبور مقتدرانه از بحرانها و فتنه های سقیفه ای بعد از امام در داخل کشور که هرکدام کافی بود برای توقف حرکت انقلابی ملت و جلوگیری از استمرار و تداوم حیات جمهوری اسلامی.
* هدایت و مدیریت نافذ و فراگیر و حکیمانه دولتهای بعد از امام که اگر نبود تیزبینی و راهبری های قاطع رهبری انقلاب و مردم وفادار ایران، به قول برخی اهل ایمان خود این دولتها با بی تدبیری و انفعال و ارتجاعی که گریبانشان را گرفته بود بار ها و بارها کشور را به ورطه سقوط و یا دامن استکبار سوق داده بودند و ثمره جانفشانی و ایثار ملت را به باد فنا سپرده بودند.
* به راستی چه کسی جز رهبری بود که به مردم سالاری رنگ دینی و مکتبی بخشید و نقش آفرینی و مشارکت مردم را در سرنوشت خویش تضمین ساخت ؟ در حالی که برخی منافق صفتان خائن به رای مردم و دمکراسی تنها برای رسیدن به قدرت سیاسی و ثروت عمومی نگاه میکردند و مردم را تا پای صندوق رای برای دستیازی به اهداف و امیال شیطانی خود و حزب و گروه سیاسی خویش، می شناختند.
* اشراف و تسلط توام با نقشآفرینی اثر بخش و متخصصانه نسبت به نهادهای مختلف اعم از نهادهای حاکمیتی، دولتی، انقلابی، دینی، حوزوی و دانشگاهی و… از ویژگیهای منحصر به فرد رهبری حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی است که به تنهایی توانسته است کشتی نظام و کشور اسلامی ایران را از امواج فتنه ها و چالشها و مشکلات، عزتمندانه عبور دهد.
* شکوفایی و پیشرفت علمی در حوزه های مختلف علم و فن آوری از جمله موضوعاتی است که به اعتراف دوست و دشمن، مدیون نگاه ژرف و جهادی و همهجانبه نگر رهبری عزیز انقلاب و روحیه جهادی و انقلابی و بسیجی رهروان صدیق ولایت و رهبری میباشد که عزت ملی، اقتدار و شکوفایی کشور را در عرصه های گوناگون از جمله هسته ای و نانو و واکسنهای مختلف و ….. به دنبال داشته است.
* علیرغم القائات و بمب باران تبلیغاتی و رسانهای در جهت پمپاژ ناامیدی و تضعیف روحیه عمومی از ناحیه امپریالیسم رسانهای و غولهای تبلیغاتی جبهه استکبار، برای هیچکس مخفی نیست که مقام معظم رهبری یک تنه در برابر آن ایستاده و همچون دژی مستحکم از اکسیر امید و آیندهای روشن و پرافتخار پاسداری نموده و با نگاه عالمانه و امیدبخش که در بیانیه گام دوم بخوبی منعکس گردیده است، خاص و عام از جامعه را به فتح قله های عزت و سربلندی رهنمون بوده است.
* هدایت، مدیریت و فرماندهی بی نظیر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از جمله معجزات شخصیتی همچون فرمانده معظم کل قوا امام خامنهای مدظله است که تنها همین حوزه کافی است برای نشان دادن عظمت رهبری دینی و ولایت فقیه به ویژه شخص معظم له که ملتهای جهان آرزوی داشتن چنین رهبر مقتدری را دارند. این در حالیست که بودند مدعیان فهم سیاسی که خیز برداشته بودند برای تضعیف قدرت نظامی و دفاعی ایران و یا نسبت به پیشرفتهای موشکی و پهپادی کشورمان به ویژه موفقیتهای سپاه چه در داخل و چه در جبهه مقاومت که سردار دلها و شهید همدانی جان شیرین خود را برای نجات منطقه از کوتولههای استکبار ( داعش) تقدیم نمودند، بیشرمانه خورده میگرفتند و نقش پیاده نظام آمریکا و اسرائیل و انگلیس را در داخل بازی میکردند. به راستی چه کسی ایران اسلامی را از ساخت خمپاره به موشکهای گوناگون و از وابستگی نظامی به اوج استقلال رسانید؟
حال آیا انصاف است به جای فخر نسبت به چنین رهبری و نیز نسبت به سرداران سرافراز و پرافتخاری همچون حسین همدانی، برخی خاماندیشان مرتجع و منفعل، تنها برای خوش آیند گرگان در کمین نشسته و خوش خدمتی به جبهه استکبار زبان درازی کرده و کینه های شتری خود را ناجوانمردانه به رخ بکشند و البته عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. تا بدینسان خبث باطن خویش را برای حتی دوستانشان نیز ظاهر سازند تا همگان سر و حکمت حصر را از طرفی و رافت و رحمت نظام را از حیثی بیشتر باور نمایند. انشالله
انتهای پیام/