اسباببازیهای فارغ از جنسیت؛ راهی برای تمرین برابری جنسیتی
اسباب بازیهای جنسیتزده از ابتدا وجود نداشتهاند و در طی صدسال گذشته برای آماده کردن دختران و پسران برای ایفای نقشهای جنسیشان در آینده و پس از آن هم برای کمک به نظام سرمایهداری بهوجود آمدند. اسباببازیهای جنسیتزده باعث محدود کردن خلاقیت و حق انتخاب کودکان شده و از همان ابتدا آنها را با کلیشههای جنسیتیای بار میآورد که سبب بروز آسیبهای فراوان برای افراد و جامعه میشوند. خوشبختانه امروزه در پی آگاهسازیهای صورت گرفته مخالفت با اسباببازیهای فوق توسط والدین و شرکتها افزایش یافته است.
نازنین بقائی: اگر به یک فروشگاه اسباببازی بروید، احتمالاً اسباببازیهایی را میبینید که بهطور خاص برای پسران و دختران بدون اشتراکات زیادی طراحی و به بازار عرضه شدهاند. بهنظر میرسد که تولیدکنندگان با کدگذاری رنگی آبی و صورتی و طراحیهای پرنسسی و اکشن فیگوری، از پیامهای جنسیتی برای فروش بیشتر اسباببازیهای خود استفاده میکنند. با اینوجود مخالفت با بازاریابی بیشازحد جنسیتزده وسایل مربوط به کودکان، بهطور فزایندهای افزایش یافته و دیگر تنها محدود به والدین و مدافعان حقوق کودکان نمیشود. امروزه دیگر برخی از صنایع و کسبوکارها در حوزه اسباببازی نیز وارد عرصه مخالفت با ساخت و عرضه وسایل جنسیتزده برای کودکان شدهاند.
کلیشههای جنسیتی در اسباببازیهای کودکان
انواع اسباببازیهایی که کودکان با آنها بازی میکنند، عموماً بر دوگانهگرایی جنسیتی واضح، پایبند هستند. اسباببازیهایی که برای پسران در بازار عرضه میشوند، عموماً تهاجمی بوده و حاوی عمل و هیجان هستند. از سویی دیگر، اسباببازیهای دختران عموماً صورتی و غیرفعال بوده و بر روی زیبایی و مراقبت کردن تاکید دارند. بنابراین، از کودکی به دختران آموزش داده میشود تا منفعل باشند و با آرایش کردن و بازی با عروسک پرنسسها، برای زیبایی تلاش کنند. درحالیکه از کودکی پسران تشویق میشوند تا با بازی با کامیون، اسلحه و اکشن فیگورها، فعالتر و یا حتی پرخاشگرتر باشند. به عبارتی دیگر، دختران دوران کودکی خود را با تمرین برای چگونه زیبا بودن و یا مراقبت از شخص دیگری میگذرانند، درحالی که پسرها تمرین کنند تا به آنچه میخواهند، دست یابند. عمل مذکور منجر به ساخته شدن یک استاندارد جنسی دوگانهای میشود که در آن مردان بازیگران قدرتمند و زنان تابع هستند، اما اوضاع همیشه اینگونه نبوده است.
تاریخچه ایجاد اسباببازیهای جنسیتزده
در اوایل قرن بیستم، اسباببازیها بهندرت برای جنسیتهای مختلف به بازار عرضه میشدند. تعیین جنسیت لباسها و اسباببازیهای بچهها حدوداً از صدسال پیش بهطور جدی آغاز شد تا به کودکان آموزش داده شود که چگونه نقشهای جنسیتی مناسب خود را ایفا کنند. در این حین در دهه ۱۹۴۰، تولیدکنندگان دریافتند که اگر محصولات بهصورت متفاوت برای دو جنسیت به بازار عرضه شوند، خانوادههای ثروتمندتر مجموعه جدیدی از لباسها، اسباببازیها و وسایل را خواهند خرید. این طبقهبندی جنسیتی ابزار مفیدی برای شرکتهای اسباببازی فراهم کرد تا بازار هدف خود را تعریف کنند. بنابراین، اینگونه بود که علاوهبر تعلیم نقشهای جنسیتی مانند خانهداری برای دخترها و کارهای فنی برای پسرها، ایده صورتی برای دختران و آبی برای پسران نیز متولد شد. از آن پس دیگر در اسباببازی فروشیها راهروهای دخترانه تقریباً منحصراً صورتی شد و عروسکهای باربی و پرنسسی را نمایش داد، اما راهروی پسرانه بیشتر آبی شد که در آن کامیونها و عروسکهای ابرقهرمانها وجود داشت. به گفته الیزابت سوییت، استادیار جامعه شناسی داشنگاه ایالتی سن خوزه، این پیامهای جنسیتی در طول جنبش فمنیستی ایالات متحده در ۱۹۷۰ تاحدی کاهش یافت، اما به گفته ربکا هاینز، استاد رسانه و ارتباطات در دانشگاه ایالتی سالم در ماساچوست، در دهه ۱۹۹۰ بازاریابان دوباره جنسیت را بر اسباببازیها تحمیل کردند.
در پایان قرن بیستم، اسباببازیها آمادهسازی کودکان برای ایفای نقشهای جنسیتی سنتی را متوقف کردند و در عوض روی نقشهای فانتزی یعنی پرنسسها برای دختران و ابرقهرمانها برای پسران تمرکز کردند. به گفته سوییت: «سازندگان اسباببازی کلیشهها را برداشتند و در کاغذی پر زرق و برق بستهبندی کردند، اما ایدهها درباره جنسیت همان است. زنان منفعل، پرورشدهنده و مراقبت کننده بوده و مردان فعال، عامل و توانا هستند.»
هاینز اشاره کرد: «شخصیتها و عروسکهای پرنسسی بسیار باریک هستند و بهنظر نمیرسد که از نظر بدنی قوی باشند، زیرا بسیار سبک هستند.»
از طرفی دیگر اسباببازیهای ابرقهرمانی ماهیچههای ساختگی دارند. بااینوجود خوشبختانه امروزه دیگر جنسیتزدگی بهوجود آمده، مورد مخالفت اکثر والدین قرار گرفته است. به گفته ایرینا گونزالس، مادر پسری بیست ماهه: «من واقعا سعی میکنم تمام رنگهای رنگینکمان را در وسایل بازی پسرم و مخصوصاً کمد لباس او بگنجانم. من میخواهم پسرم را طوری بزرگ کنم که بفهمد لباس فقط لباس است و اسباببازیها تنها اسباب بازی هستند و این چیزها جنسیت ندارند.»
گونزالس امیدوار است تا پسرش بیاموزد که هیچچیز برای او محدود نیست و هیچ اشکالی ندارد که اسباببازی یا لباسی که برای دختران به بازار عرض شده است را دوست داشته باشد. خوشبختانه مخالفت با اسباببازیهای جنسیتزده تنها منحصر به والدین نشد و حتی صنایع و فروشگاههای اسباببازی نیز وارد این عرصه شدند. در سال ۲۰۱۵ برند تارگت، برچسب دخترانه و پسرانه زدن به برخی از اسباببازیها و سایر محصولاتش را متوقف کرد و از علائم جنسیتی فاصله گرفت. در سال ۲۰۱۷، انجمن اسباببازی آمریکا، دستهبندیهای دختر و پسر را با انواع جدیدی مانند اکشن فیگور سال و عروسک سال جایگزین کرد ( اگرچه اشکن فیگورها معمولاً عروسکهایی برای پسران هستند).
کریستین مورنسی گلدمن، سخنگوی انجمن اسباببازی آمریکا گفت: «شرکتهای اسباببازی از طبقهبندی اسباببازیهای خود براساس جنسیت فاصله گرفتهاند و حتی خرده فروشان آنلاین و خردهفروشان سنتی نیز اسباببازیهای خود را براساس جنسیت سازماندهی نمیکنند. بسیاری از محدودیتهای جنسیتی که در نسلهای گذشته بر کودکان تحمیل شده بود، خوشبختانه دیگر وجود ندارند.»
در سال ۲۰۱۹ شرکت ماتل که دنیای عروسک را با تقسیم کردن آن به باربیها و کنهای ایدهآل تسخیر کرده است، سری جدیدی از عروسکهای بدون جنسیت را برای پسران، دختران و سایر جنسیتها معرفی کرد. به گفته کیم کلمون، مدیر اجرایی ماتل، در این سری مذکور، هر عروسک در رنگ پوستهای متفاوت موجود بوده که بههمراه هریک از آنها دو کلاه گیس با طولهای مختلف و مدلموهای متفاوت فر، صاف و بافته شده و همچنین گزینههای متنوع لباس موجود است که به بچهها اجازه میدهد تا استایل عروسک را با موهای کوتاه یا بلند، دامن یا شلوار یا هردو انتخاب کنند. شرکت دیزنی هم در این بین راهی برای سازگاری با والدینی که معتقدند اسباببازیها باید بهصورت جنسیتی به بازار عرضه شوند، پیدا کرده است. در وبسایت دیزنی، خریداران همچنان میتوانند جنسیت اسباببازی را انتخاب کنند، اما تقریباً هیچ تفاوتی در آنچه ظاهر میشود، وجود ندارد.
شکستن کلیشههای جنسیتی در اسباببازیهای کودکان
ساخت و عرضه اسباببازیها بدون محدودیت جنسیتی و همچنین ظهورعروسکهای خنثی از لحاظ جنسیت، نشانهای از این است که دوگانه پسر و دختر حداقل برای دختران دارد از بین میرود. مطالعهای در سال ۲۰۱۷ صورت گرفت و در آن بیش از سه چهارم افراد تحت بررسی گفتند که تشویق دختران کوچک برای بازی با اسباببازیها و یا انجام فعالیتهای مرتبط با جنس مخالف توسط والدین چیز خوبی است. بااینوجود زمانی که نوبت به پسران رسید، حمایت بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت و تعداد بسیار کمی گفتند که تشویق پسران به انجام کارهای مرتبط با دختران چیز خوبی است.
مطالب مذکور نشان میدهد که دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه خصوصیات کلیشهای مرتبط با مردان یعنی قدرت، شجاعت و رهبری چیزهای خوبی هستند، اما مواردی که به زنانگی گره خوردهاند، مانند آسیبپذیری، احساسات و مراقبت بد هستند. بنابراین، پسرها این پیام را دریافت میکنند که والا شمردن دخترها کار خوبی نیست. همچنین پسرها در طول زندگی خود بارها و بارها آموختند که نشان دادن ویژگیهای زنانه اشتباه بوده و به این معنی است که آنها مرد واقعی نیستند. بدتر از موارد مذکور این است که پسران اغلب برای نشان دادن خصوصیات زنانه تنبیه میشوند، درحالیکه اغلب برای نشان دادن ویژگیهای مردانهای مانند پرخاشگری پاداش میگیرند.
موارد مذکور آسیبهای بسیاری نهتنها به زنان، بلکه به مردان نیز وارد میکند و سبب تقویت نابرابری و تبعیض میشود. ساخت عروسکهای خنثی از لحاظ جنسیت توسط شرکت ماتل و همچنین عرضه اسباب بازیهای بدون جنسیت، بخشی از راه را برای ازبینبردن آسیبهای جنسیتزدگی برای کودکان را رفتهاند. به گفته هاینز اگر شما دختری دارید که عاشق پرنسسها است، برای او عروسک پرنسس به همراه یک اسباببازی اکشن مانند یک ماشین آتشنشانی بخرید.
او افزود: «ما میتوانیم با عروسکهای پرنسسی بازی کنیم و از آنها بخواهیم تا آتش را خاموش کنند.»
با اینوجود درست است که تغییرات در نحوه بازاریابی اسباببازیها میتواند به تغییر رفتار مصرفکنندهها کمک کند، اما غلبه بر هنجارهای فرهنگی دشوار است. یک عروسک به تنهایی نمیتواند دههها اجتماعی شدنی که ما را به این باور رسانده که پسرها آبی میپوشند، مویی کوتاه دارند و با کامیون بازی میکنند، اما دخترها صورتی دوست دارند، موهای خود را بلند میکنند و با عروسک بازی میکنند و همچنین اینکه مردانگی خوب است و زنانگی چیزی کمتر است را واژگون کند. برای ازبینبردن ریشهایتر این مشکل کودکان نیز باید بیاموزند تا تحمل بیشتری نسبت به جنسیتهای متفاوت داشته باشند، زیرا جنسیت یک هویت اجتماعی بوده و براساس جنس بیولوژیکی کسی شکل نگرفته است. همچنین پسرها باید برای قدردانی و تمرین خصوصیات زنانه، مانند برقراری ارتباط با احساسات و یا مراقبت کردن از شخصی دیگر، حمایت شوند.»
منابع:
nytimes CNN nytimes CNN
بیشتر بخوانید:
عروسکهای معلول؛ چیزی که دنیا دارد، ما نداریم
۲۳۵۲۳۳