آخرین و مهمترین خبرهای اجتماعی

نقشه دختر شیشه‌ای برای سرقت از خانه مادر

اداکسو
نقشه دختر شیشه‌ای برای سرقت از خانه مادر

ایران نوشت: مدتی قبل خبر سرقت از خانه زنی سالخورده در حوالی میدان ونک به پلیس گزارش شد و مأموران با حضور در خانه ویلایی به تحقیق پرداختند.

صاحب خانه که زنی تنها بود در تحقیقات گفت: داخل خانه بودم که ناگهان دو مرد در حالی که چهره‌هایشان را با ماسک پوشانده بودند وارد خانه شدند. مردان نقابدار با تهدید دست و پای مرا بستند و مقدار زیادی طلا،جواهر،دلار،اسناد و وسایل با ارزش خانه‌ام را به سرقت بردند. مدتی در همان وضعیت سخت بودم که خدمتکارم وارد خانه شد و مرا نجات داد.

مأموران در نخستین بررسی‌ها دریافتند درهای ورودی خانه سالم است. بنابراین فرضیه سرقت از سوی آشنا قوت گرفت. تحقیقات برای شناسایی عاملان سرقت میلیاردی ادامه یافت اما هیچ رد و سرنخی از سارقان به‌دست نیامد تا اینکه با گذشت ۴ ماه ازماجرای سرقت، صاحبخانه که زنی سالخورده بود سکته کرد و مرد. با مرگ او یکی از دخترهایش که ساکن کشور فرانسه بود، راهی ایران شد.
دومین سرقت
دختر جوان پس از انجام مراسم تدفین و سوگواری مادرش در خانه ویلایی او ساکن شد. اما با گذشت چند روز او این‌ بار با پلیس تماس گرفت و گزارش سرقتی دیگر از خانه مادرش را اعلام کرد.
به‌دنبال این سرقت، بلافاصله مأموران راهی خانه ویلایی شدند که دختر جوان گفت: بعد از فوت مادرم، تصمیم گرفتم چند روزی به خانه‌اش بروم و به وضعیت آنجا سرو سامان بدهم. داخل خانه بودم که ناگهان دو مرد جوان با کلیدی که به همراه داشتند وارد شدند. آنها با دیدن من دست و پایم را بسته و وسایل با ارزش و مقدار زیادی اسناد و مدارک را به سرقت بردند. بعد از رفتن سارقان به سختی دست‌هایم را باز کرده و با پلیس تماس گرفتم.
گرچه در سرقت اول هیچ رد و سرنخی از سارقان در دست نبود،اما از آنجا که این بار متهمان نقاب به چهره نداشتند با کمک شاکی تصویر آنها چهره‌نگاری شد و با به‌دست آمدن این تصویر یکی از متهمان شناسایی شد.
ناصر،تعمیرکار تأسیسات خانه ویلایی بود که پس از هماهنگی‌های قضایی با بازپرس حبیب‌الله صادقی دستگیر شد.
وی که ابتدا منکر سرقت‌ها بود در نهایت لب به اعتراف گشود و گفت: من و همدستم از سوی دختر صاحبخانه برای سرقت‌ها اجیر شده بودیم. من به‌عنوان تعمیرکار به خانه پیرزن رفت و آمد داشتم تا اینکه یک روز دخترش به‌نام فرنگیس را دیدم. او معتاد به ماده مخدر شیشه بود و در خانه دیگری زندگی می‌کرد و رابطه خوبی با مادرش نداشت. همان روز فرنگیس به بهانه‌ای شماره‌ام را گرفت و بعد از چند روز پیشنهاد سرقت از خانه مادرش را داد که ابتدا مخالفت کردم، اما مبلغ پیشنهادی برای این کار مرا وسوسه کرد.
بعد هم کلید خانه مادرش را به من داد و من و دوستم هم چهره‌هایمان را پوشاندیم و به آنجا رفتیم. اما بعد از مرگ پیرزن، فرنگیس دوباره دستور سرقت داد و ما هم انجام دادیم.
با اعتراف ناصر، فرنگیس و همدست دیگر او بازداشت شدند و دختر جوان به سرقت اعتراف کرد و گفت: به خاطر اعتیاد، مادرم رابطه خوبی با من نداشت. هر بار هم از او پول می‌خواستم بهانه می‌آورد و حتی ارثیه‌ام را هم نمی‌داد. برای همین تصمیم به سرقت گرفتم و می‌خواستم با اسنادی که سرقت کرده‌ام در فرصتی مناسب آنها را به‌نام خودم منتقل کنم و بفروشم.
در حالی که به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران سه متهم در اختیار اداره آگاهی قرار گرفتند خواهر فرنگیس به دادسرا رفت و گفت: به‌خاطر اینکه روز سرقت این دو مرد مرا کتک زدند حافظه‌ام دچار مشکل شده و مدام فراموشی می‌گیرم. من غیر از سرقت از آنها به‌خاطر این آسیب جسمی و روحی نیز شکایت دارم.
بدین‌ ترتیب شکایتی دیگر بر پرونده سارقان اجیر شده و دختر شیشه‌ای افزوده شد. 21302

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا