نظر امام درباره برنامه سالگرد شهید مصطفی در صدا و سیما/ مسیح بروجردی: امام مسأله «جمهوری اسلامی» را از روایات استخراج کردند
به انتشار از سایت معرفت نیوز
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مراسم بزرگداشت سی و پنجمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) و گرامیداشت شهدای ۱۵ خرداد و بزرگداشت شهید جمهور آیت الله سید ابراهیم رئیسی و همراهان شهیدش با حضور آیت الله سید کاظم نورمفیدی ولی فقیه در استان گلستان و امام جمعه گرگان، حجت الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی «نوه امام خمینی (ره)» و استاد درس خارج حوزه علمیه قم و با حضور علما و روحانیون شیعه و اهل سنت و مردم شهید پرور شهر دارالمؤمنین گرگان در مسجد جامع گلشن برگزار شد.
بنابر روایت جماران، قسمتی از متن سخنان حجت الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی در این مراسم را در ادامه میخوانید؛
در شب سی و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) قرار داریم و آن لحظات ساعات بسیار سختی در سال ۱۳۶۸ در مجموعه بیمارستان و اطراف بیت حضرت امام بود و جمعیتی که اطلاع داشتند از وضعیت بیماری حضرت امام ساعات بسیار سختی را میگذراندند و همه نگران بودند «با ارتحال ایشان وضعیت کشور و جمهوری اسلامی چه خواهد شد؟».
در آن دوران که جنگ تحمیلی تازه به پایان رسیده بود، هنوز خطر وجود «صدام» و کشورهایی که ممکن بود از موقعیت استفاده کرده و در مسائل داخلی کشورمان دخالت کنند، وجود داشت و این نگرانی را بعضیها به زبان، بعضیها پچ پچ و بعضیها در گوشه و کنار صحبت میکردند.
از آن لحظات بعدازظهر که وضعیت حضرت امام رو به وخامت گذاشت، «حاج احمد آقا» همه مسئولین کشور اعم از نظامی، سیاسی، هیئت رئیسه خبرگان رهبری، مقام معظم رهبری و آیت الله قاسمی را خبر کردند و در خصوص مسائل آینده نظام جمهوری اسلامی و تصمیمات که باید اتخاذ میشد، صحبت کردند.
خوشبختانه جمهوری اسلامی توانست بعد از حضرت امام تا امروز با اقدار و صلابت ادامه یافت و نگرانیها کم کم رفع شد و تحت اشرافیت مقام معظم رهبری تا به امروز و ان شاءالله تا سالیان سال دوام خواهد داشت.
بنا بر این بود که راجع به جمهوری اسلامی و امام راحل با شما صحبت شود و باید این را میگفتم که ایشان یک شخصیت دو ابعاد و دارای جهات مختلف و برجستگی علمی و فردی خاصی بودند.
از نظر علمی در عرفان نظری و عملی صاحب کتابهای متعدد بودند و وقتی مراجعه به کتابهای میشود به سایرین مشخص میشود که این کتب ابتکارات و تحقیقات خود ایشان است و هیچ رد پایی در کتب سابقین وجود ندارد و در بعد عرفان هم اینگونه هستند و فلسفه و کلام نیز صاحب تألیفات و کتابهای متعدد هستند.
مجموعه مطالب تفسیری حضرت امام که جمعآوری شده است چهار جلد کتاب شده و ایشان در حدیث، شناخت حدیث، فقه و معنا کردن حدیث و بحث در خصوص احادیث بسیار متبحر و با دقت نظر بودند.
در فقه و اصول، بالغ بر ۴۵ جلد کتاب از ایشان به جای مانده که بعضی از کتاب های ایشان همانند کتاب «البیع» در معاملات و کتاب «تحریر الوسیله» که پس از قرن هفتم و «علامه حلی» هیچ کسی را در تاریخ نداریم که مثل امام در این کتاب به مسائل فقهی به صورت فتوایی بپردازد و این کتب بسیار بینظیر هستند.
در کتاب «تحریر الوسیله» برخی مسائل جدید فقه را به صورت مسائل مستحدثه که مورد نیاز بود را به این کتاب افزودند و این کتاب یک کتاب ویژه و خاص است و شروع خوبی برای آن نوشته و نقد و بررسیهایی که در زمینه عدله فقهی از علمای تراز اول تا فضلای بلندمرتبه شده، به آن اضافه شده است.
اساتید حوزه کتابهای متعددی را در این زمینه نوشتهاند که یکی از بهترین کتابها، توسط حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی، دایی آقا مجتبی نورمفیدی که چه بسا تعدادی از حضار جزء مقلدین ایشان بودند، نوشته شده است. ایشان از سالهای سال و قبل از انقلاب این کتاب را زحمت کشیده و نقد و بررسی کردهاند.
امام خمینی (ره) شخصیتی ممتازی بودند که با خصوصیات علمی بارز و مهم در تاریخ تحلیلی صدر اسلام و تاریخ تحلیلی معاصر دارای ابتکارات و نظرات خاصی هستند و این مجموعه علمی در یک فرد کمتر پیدا میشود و شاید هم نداشته باشیم.
از سویی یک شخصیتی که خصوصیات فردی ممتاز و خیلی مورد توجه دیگران واقع میشد و وقتی از ایشان نام میبرند، با توجه به شخصیت فردی از ایشان تجلیل میشد.
ایشان همانگونه که در علم عرفان متبحّر بودند، یک عارف خودساخته و دلسوخته هم بودند و عین اینکه عارف بودند، اهل مسائل اجتماعی و سیاست بودند و عرفان خود را در اجتماع در نظر داشتند و اهل گوشه نشینی و کنارهگیری از مسائل اجتماعی نبودند و علاوه بر این، بسیار زیاد متعبد، اهل دعا و تهجد بودند و روزانه دعاها، نماز جعفر طیار و زیارات را میخواندند. ایشان توجه ویژه به ریزه کاری ظاهر شریعت و عبادات داشتند و مستحبات را هم انجام میدادند.
روزی خدمت ایشان رسیدم و دیدم حالشان بسیار بد و منقلب است؛ مفاتیح الجنان را از من خواست و وقتی که میخواستند کتاب را ورق بزنند، چنان دستشان می لرزید که نمیتوانستند درست ورق بزنند و همانطور به کار خود ادامه دادند و من سؤال کردم که «آقا من کمک بکنم؟» و ایشان گفتند: «من تا امروز فکر میکردم که امروز جزء ماه رجب است و اعمال ماه رجب را انجام میدادم و امروز روزنامه آمده و متوجه شدم اول شعبان است و نمیدانم چکار کنم». ایشان تا این اندازه نسبت به اعمال مقید بودند که تک به تک همه را به جا آورند.
سپس ایشان رو به من کردند و گفتند: «دعای شعبانیه را بخوان و اگر انسان در آن تأمل کند، ممکن است به جایی برسد».
روزی آقای اشراقی پسر خاله بنده میگفتند که «روزی خدمت امام رسیدم و ایشان گفتند که «وقتی روزنامه به دستت میرسد، اول کجا را نگاه میکنی؟ » و من گفتم: «تیتر اول» و گفتند «بعدش؟ »، گفتم «کنار روزنامه و بعد آخر روزنامه تا ببینم خبرها چگونه هستند» و این گفت وگو ادامه داشت تا اینکه از آقا سؤال کردم «شما روزنامه دستتان میرسد، اول کجا را نگاه میکنید؟» و ایشان گفتند: «اول اوقات شرعی را نگاه میکنم».شخصیتی اینچنین که عارف و متعبد به ظاهر شریعت است.
امام گفتند: «اگر کسی خیال کند بدون همین ظواهر نماز، روزه، ذکر و دعا و این دست مسائل در عرفان میتواند به جایی برسد این انحراف است و ممکن نیست».
فردی از دوستان امام راحل که اهل معنا بود، میگفت: «شما دیگر فردی مثل امام را که عین اینکه عارف و اهل معنا است، آنقدر مقید به ظواهر شریعت باشد، پیدا نمیکنید» و این مثال درست بود؛ تا حدی که میگفت: «ایشان وضو میگرفت و خشک نمیکرد تا خود آب وضو خشک شود»، چرا که اعتقاد داشت این کار مستحب است.
ظاهراً امام راحل پس از شهادت «حاج آقا مصطفی» ایشان را در همه مستحبات خود شریک کرده بودند.
روزی در شب سال حاج آقا مصطفی خدمت امام راحل رسیدم و همسر ایشان هم آمدند و تلویزیون هم چیزی نمیگفت، زیرا آقا نهی کرده بود و میگفت «نباید تلویزیون برنامه برای ایشان(حاج آقا مصطفی) بگیرد» و خانم با اوقات تلخی گفتند: «وقتی امسال هم گذشت و تلویزیون یک کلام نگفت» و آقا گفت: «وقتی مردم این همه شهید میدهند، جا ندارد برای بچه خودمان چیزی بگوئیم».
امام اهل ریا و نشان دادن چیزی به ظاهر نبود و معمولاً دو ساعت قبل نماز صبح مشغول تهجّد و نماز شب میشدند. در یکی از فیلمهایی که در بیمارستان گرفتند، ایشان اشکهای خودشان را با حوله پاک میکنند.
از خانم یک بار پرسیدم «آقا در بچه داری به شما کمک میکردند؟ »، خانم گفتند «نه؛ چرا شب ها ایشان بلند میشدند نمازشان را بخوانند، من آنجا راحتتر میخوابیدم و ایشان هم مشغول عبادت بودند و گهواره بچهها را تکان میدادند و اگر چیزی بود به بچهها رسیدگی میکردند». گفتم «خانم چند ساعت میشد؟» گفتند «۲ ساعتی میشد».
وقتی دکترها از امام خواستند که شما برنامهریزی شبانه روزی خودتان را بنویسید»، نوشت: «شب این ساعت میخوابم و نماز صبح». و اصلاً در این وسط چیزی برای آنها ننوشت؛ با اینکه بقیه روز را با دقت نوشتند. ایشان این کار را به این خاطر انجام دادند که از اینکه در این مدت کی بلند میشوند و کی کاری انجام میدهند، صحبتی نکرده باشند.
شخصیت شجاع و قاطع یکی از ویژگیهای آقا بود. یکی از اعاظم حوزه که از بچگی با امام آشنا بود، وقتی میخواست تحلیل کند شخصیت امام را میفرمایند «امام در شجاعت جزو نوادر تاریخ است و آدمهای شجاع چیزی به ذهنشان میرسد که بقیه به ذهنشان نمیرسد» همان به ذهنشان رسید که میتواند انقلاب کند و حکومت پهلوی را برهم بزند. نه اینکه بقیه دلشان نمیخواسته و یا دوست نداشتند، بلکه به ذهنشان نمیرسیده که میتوان این کار را کرد.
خاله ما نقل میکردند: «امام میخواستند از طرف مرحوم حضرت آیت الله بروجردی پیامی را برای شاه ببرند» و پس از برگشت تعریف میکردند «وقتی وارد سالنی شدم که قرار بود شاه را ملاقات کنم، او نبود و با خودم گفتم اگر بنشینم بعد که شاه میآید باید بلند شوم و نباید این کار را بکنم. حدس زدم که ممکن است او از کدام در وارد شود و پشت به آن در ایستادم تابلوهای نقاشی را که در آنجا بودند را تماشا کردم تا فهمیدم شاه وارد شد و مقداری از سالن را طی کرد و اعلام کردند که «شاه آمد» بعد برگشتم و یک نگاه به شاه کردم که او به خود لرزید (همه ما آن نگاه معروف نافذ امام را میشناسیم) و فهمیدم که میشود با او پنجه در پنجه انداخت و بالاخره به کمک مردم و روحانیت کار را پیش بردم و حکومت پهلوی را برانداختم و جمهوری اسلامی را جایگزین کردم» تاریخ دقیق این قضیه را نمیدانم، ولی فکر میکنم مال قبل از سال ۱۳۳۰ باشد.
شاید جوانها ندانند و کسانی که انقلاب، امام و جنگ را درک کردند، قاطعیت امام را درک کردهاند و ایشان فردی بود که بسیار اهل مشورت بودند و گوش شنوا برای شنیدن نکات و مطالب جدید داشتند.
یکی دیگر از مسائل اصلی کشور «انتخابات» است. مسأله انتخابات یک مسأله شرعی است و صرفا یک مسأله سیاسی نیست و حضرت امام مسأله «جمهوری اسلامی» را از روایات استخراج کردند. ایشان از روایت به روایت تمسک میکنند. اینکه جمهوری اسلامی اوجب واجبات است و باید حفظ شود و باید حکومت اسلامی به صورت جمهوری باشد-مثل همه جمهوریها- و اسلامی باشد و احکام اسلام را رعایت کند، اینها را از متن روایات استخراج میکنند و میفرمایند: «مردم وظیفه دارند همان گونه که نماز میخوانند و روزه میگیرند، حکومت را تشکیل بدهند و حکومت باید مستند به خود مردم باشد (یعنی جمهوری)». از خصوصیات امام این بود که احادیث و آیات را به زبان سادهتر و گاهی جدید میگویند و گاهی معلوم است که منظورشان کدام روایت است و گاهی هم منظورشان «بنی الاسلام علی خمس علی الصلاه و الزکاه و الصوم و الحج و الولایه» است و میفرمایند: اسلام بر پنج چیز استوار شد و امام میفرمایند: ولایه که در این روایت است، یعنی «حکومت». این جزئی از احکام شرعی ماست.
۲۹۲۱۹
محتوای منتشر شده به صورت خودکار از رسانه ی معتبر خبرگزاری خبر آنلاین جمع اوری شده است و معرفت نیوز در قبال محتوای منتشر شده هیچ مسئولیتی ندارد