آخرین و مهمترین اخبار سیاسی

سکوهای فتح‌شده‌ در تولید واکسن ایرانی

اداکسو

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از نخبگان درخصوص اهمیت حفظ نخبگان کشور گفتند: «نخبه را ثروت عظیمی باید دانست. وقتی آن را ثروت عظیمی دانستیم، در تولیدش تلاش میکنیم، از دست دادنش را خسارت میشمریم، و حتّی‌المقدور مانع میشویم از اینکه این از دست برود و با او رفتار کریمانه خواهیم داشت.» ۱۴۰۱/۰۷/۲۷ از این رو، «ریحانه» بخش زن، خانواده و سبک‌زندگی رسانه KHAMENEI.IR گفت‌وگویی با سرکار خانم دکتر ریحانه میرحسنی؛ دانشجوی دکتری رشته‌ بیوتکنولوژی دانشگاه تهران، نخبه علمی و مسئول پروژه واکسن آنفولانزای فصلی انسانی داشته است.
نُه سال است که تمرکزم روی واکسن‌های انسانی است. واکسن دوم‌مان هم پارسال برای اولین بار به بازار آمد که واکسن آنفولانزای فصل است. چند واکسن دیگر هم داریم که رویشان مشغول کاریم و سال آینده به بازار می‌آیند.
کشور ما در تولید دانش و تولید مقاله‌های علمی خیلی پیشرفت کرده است. تعداد مقالاتمان با خیلی از کشورهای برجسته‌ی دنیا رقابت می‌کند و شاید در خیلی از موضوعات بیشتر هم باشد. خلأیی که در کشور حس می‌شود این است که این دانش در بسیاری از حوزه‌ها کاربردی نشده است؛ در نتیجه منجر به رفع نیاز جامعه یا درآمدزایی و تولید محصول نمی‌شود. شاید برای همین تمرکز در این حوزه بیشتر شده است تا بشود از این دانش درآمدی ایجاد کرد، مشکلی را حل کرد و این موضوع از مشکلات جامعه و کشور خارج شود.

دیدار با رهبرانقلاب

از سال ۹۹ مطرح شده بود که به‌مناسبت روز دانشجو، قرار است دیدار با رهبری برگزار شود که با شیوع کرونا عقب افتاد و برگزار نشد. در نهایت، اردیبهشت سال گذشته این دیدار ترتیب داده شد. اول قرار بر این بود که هدف، حوزه‌های پژوهشی و شرکت‌های دانش‌بنیان باشد و از آن‌ها انتخاب شود. بعد به‌خاطر اینکه خیلی فضا شلوغ نباشد، تعداد افراد کاهش داده شد و فقط من به‌نمایندگی از شرکت‌های دانش‌بنیان بودم و درباره‌ی واکسن‌ها صحبت کردم. درباره‌ی رویه‌ی محصولاتمان توضیح دادم؛ اینکه از کجا شروع کردیم و به کجا رسیده‌ایم. آقا با دقت به صحبت‌هایم گوش می‌داد.

چون قبل از دیدار، صحبت از دعوت‌شدن شده بود، انتظارش را داشتم. فرصت خوبی بود تا حرف‌هایی را که همیشه دورادور می‌گفتیم و شنیده نمی‌شد، بگوییم. از این جهت خیلی جالب بود. قبل از صحبت هرکس درباره‌ی اینکه چه صحبت‌هایی گفته شود و به چه موضوعاتی اشاره شود، نظری داده بود؛ درباره‌ی مشکلاتی که وجود دارد و اتفاقاتی که رخ داده و نیاز بود که مطرح شود.

بعد از برنامه هم افرادی که در تلویزیون دیده بودند، برایشان جالب بود که چه نکاتی مطرح شده است. چه چیزهایی شنیده‌ایم و چه صحبت‌هایی گفته شده است.

چگونگی آغاز

از زمانی که دانشجوی مقطع لیسانس بودم، کارهای مختلفی را در آزمایشگاه‌های مختلف امتحان کردم و در نهایت دیدم که علاقه‌ام و آنچه برایم جذاب است، کارکردن در حوزه‌ی بیسیک ساینتیکال آزمایشگاهی است که به محصولی منجر شود. آنجا تیمی از بچه‌های سال‌بالایی و سال‌پایینی جمع شدیم که دغدغه‌ی همه‌مان همین بود؛ می‌خواستیم کاری کنیم که مفید باشد و مشکلات کلیدی را برطرف کند. شروع کردیم به کار. سراغ استادانی که بودند، رفتیم. کمکشان را دریافت کردیم و چندین پروژه را شروع کردیم که شامل واکسن‌هایی می‌شد که کمبود آن‌ها در کشور و به ویژه برای زنان احساس می‌شد. طی فرایندی پنج‌شش‌ساله توانستیم این واکسن‌ها را توسعه دهیم و وارد بازار کنیم.

ضرورت ساخت واکسن‌های سرطان زنان

برخی سرطان‌ها در بین زنان شایع است و سالانه خیلی از زنان به این موارد مبتلا یا بر اثر آن‌ها از دنیا می‌روند. این بیماری‌ها بار روحی‌روانی سنگینی دارد. در کشور ما به‌خاطر کمبودی که در ساخت واکسن مربوط به این سرطان‌ها وجود داشت، هیچ‌وقت واکسیناسیون مربوط به آن‌ها انجام نشده و حتی واکسن آن هم در دسترس نبوده است که افراد بتوانند خودشان انجام دهند.

ما به‌دلیل بازخورد‌هایی که از پزشکان زنان داشتیم و به دلیل عدم دسترسی به آن‌ها در کشور سراغ ساخت واکسن آن رفتیم تا با قیمت کمتری نسبت به نمونه خارجی در دسترس قرار گیرد.

در خصوص صادرات و ارزآوری این واکسن‌ها هم چون جدیدند، امسال برای اولین سال درباره‌ی صادرات صحبت می‌کنیم. تابه‌حال صادراتی نداشته‌ایم؛ ولی می‌توانیم بگوییم که تولید واکسن مانع ارزبَری شده است. عملاً وابستگی برداشته شده است.

خیلی دوست داریم سریع‌تر به سوددهی برسیم؛ ولی شرکت هنوز در فاز توسعه است و اوایل تولیدش است، مشغول اقساط قدیمی و وام های قدیمی است، اگر چیزی بماند، صرف توسعه‌ی خود شرکت می‌شود.

کجاییم و چه می‌کنیم

الان روی واکسن‌هایی کار می‌کنیم که در دنیا وجود دارند و از حدود سال ۲۰۰۵ وارد سبد واکسن‌های سراسری شده‌اند که هیچ‌کدام توسعه نیافته است. ما بنا بر اولویت رویشان کار می‌کنیم. برنامه‌مان این است که تا چند سال آینده، واکسن‌هایی را که باید در واکسیناسیون سراسری باشد، همه را تولید کنیم؛ از آن سو هم برایشان بازار صادراتی در نظر بگیریم تا بتوانیم نیاز منطقه را نیز تأمین کنیم.
چرایی نرفتن!

زمانی که لیسانسم تمام شد و می‌خواستم درباره‌ی ارشد تصمیم‌گیری کنم، به فکر رفتن از ایران بودم و می‌دانستم که نمی‌خواهم در ایران کار تحقیقاتی انجام دهم. آن زمان با بحث صنعت آشنا شدم و گفتم شاید بشود کاری کرد که مفید باشد و دردی را دوا کند. برای همین تصمیم گرفتم به‌اندازه‌ی دوره‌ی ارشد به این مسئله وقت دهم؛ تلاشی کنم که در اینجا کار صنعتی و کاربردی راه بیندازم. گفتم اگر شد، می‌توانم بمانم و همان مسیر را جلو بروم؛ اگر نشد و چیزی که فکر می‌کردم بود، می‌توانم بروم. خدا را شکر دو سال فرصت خوبی بود که دیدم می‌شود کار خوبی انجام داد و ماندگار شدم.
شکاف بین دانشگاه و صنعت

به‌نظرم علت کاربردی‌نشدن علوم در دانشگاه‌های ما و اینکه این‌همه فارغ‌التحصیل‌هایی داریم که از حوزه‌ای که در آن درس خوانده‌اند دورند و دارند کارهای دیگری انجام می‌دهند، این است که ارتباط دانشگاه با صنعت کاملاً قطع است. دانشگاه به‌هیچ‌وجه در جریان اینکه صنعت چه چیزی نیاز دارد، نیست.

از آن سمت صنعت هم برای نیازهایش نمی‌تواند به دانشگاه رجوع کند؛ چون هیچ مسیر ارتباطی‌ای وجود ندارد که حق‌وحقوق تیم‌ها مشخص باشد و بشود در فضایی که هر دو سمت سود کنند، کار را پیش ببرند. از آن سمت دانشگاه‌ها معمولاً معیارهایشان به‌شکلی است که از حوزه‌های کاربردی فاصله‌ی بسیاری دارد و از سمت دیگر زمانی که دانشجو فارغ‌التحصیل می‌شود و می‌خواهد وارد صنعت شود، تازه متوجه می‌شود بسیاری از ابزارها و چیزهایی را که در صنعت نیاز دارد، اصلاً یاد نگرفته است و عملاً خیلی وقت‌ها افرادی که وارد صنعت می‌شوند، باید از صفر شروع کنند؛ مثلاً دوازده‌سیزده سال درس خوانده، دکتری گرفته است، زمانی که وارد صنعت می‌شود با کارشناسی که وارد صنعت شده فرقی ندارد، باید خیلی چیزها را از اول یاد بگیرد. این منجر می‌شود به اینکه زمانی که دانشجو کارش تمام می‌شود یا حتی در زمان تحصیلش، ایده‌ای ندارد که چطور طرحی را مطرح کند که قابلیت صنعتی‌شدن داشته باشد و بشود ازش استفاده کرد.

زمانی هم که درسش تمام می‌شود با کسی که بخشی از آن درس را نخوانده و مدرک دکتری ندارد، از نظر توانایی انجام کار صنعتی تفاوتی ندارد. در نتیجه سمت کار دیگری می‌رود یا اگر قرار باشد در صنعت بماند باید انرژی بسیار زیادی بگذارد.

پایان پیام/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا