چشمانداز دیپلماسی هستهای وین
مذاکرات وین از اواسط اسفند در وضعیت «تعلیق مرحلهای» قرار گرفت.
دیپلماتهای ایران و سایر کشورها امیدوار بودند که زمینه برای حل و فصل مشکلات فراروی ایران، ایالات متحده و کشورهای اروپایی فراهم شود. واقعیت آن است که بحران اوکراین تاثیر خود را بر فضای دیپلماسی هستهای ایران در وین و مذاکرات جانبی مربوط به آن، بر جا گذاشته است.
از یکسو، کشورهای غربی تلاش داشتند تا زمینه مقابله با روسیه در روند بحران اوکراین را بهوجود آورند و از سوی دیگر، موضوع تداوم مذاکرات، بدون میانجیگری «اولیانوف» کاری مشکل و دشوار به نظر میرسید. بحران اوکراین و روسیه، نقش سیاسی و امنیتی جدیدی را برای بازیگران اصلی «هیاتمدیره سیاست بینالملل» در «مدیریت امنیت جهانی» بهوجود آورده است. در این فرآیند، اهمیت و ارزش دیپلماسی هستهای و مذاکرات وین بهگونهای تدریجی کاهش یافت. به همین دلیل است که نشانههایی از ابهام، تردید و تاخیر در مذاکرات هستهای مشاهده میشود.
۱- دلایل تاخیر در نتیجهبخشی مذاکرات وین
بسیاری از نیروهای اجتماعی و دیپلماتهای ایرانی امیدوار بودند که زمینه دیپلماتیک برای حل و فصل نهایی مذاکرات برجام بهوجود آید. چنین ادراکی مربوط به شرایطی بود که طرح موضوع خارجسازی سپاه پاسداران از تحریمها یا حذف این نهاد از فهرست گروههای تروریستی و محدودیتهای اعمالشده از سوی آمریکا در روند مذاکرات وین مورد توجه قرار گرفت.
ایران درصدد بود تا شکل جدیدی از کنش همکاریجویانه دیپلماتیک را با نهادهای اروپایی و کشورهای مختلف تداوم بخشد. بر این اساس، نشانههایی از توافق نسبی بین ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا درباره تحریمها بهوجود آمد. اگرچه تاکنون دولت آمریکا هیچیک از تحریمهای ایران را به لحاظ حقوقی لغو نکرده اما تلاشی نیز برای اجرای تحریمها نشان نداده است. سفر انریکه مورا به تهران با امید به حلوفصل مشکلات باقیمانده در مذاکرات برجام انجام گرفت. انریکه مورا و تیم آمریکایی با این ابهام روبهرو شدهاند که اگر در مذاکرات برجام، زمینه برای طرح موضوعات راهبردی فراهم شود، چه نتایجی را برای آینده امنیت منطقهای به جا خواهد گذاشت.
اگرچه انگیزه و امید بسیار بالایی برای به نتیجه رسیدن برجام و پایان یافتن تحریمها وجود دارد، اما روند موجود در سیاست بینالملل، تداوم بحران اوکراین و عدم توافق درباره موضوعات متفاوت دیپلماسی هستهای در کنش تعاملی با هیاتهای دیپلماتیک را میتوان عامل اولیه و اصلی تاخیر در نتیجهبخشی دیپلماسی هستهای دانست.
۲- ابهام در دستور کار دیپلماتیک و مذاکرات آینده
از زمان وقفه در روند مذاکرات وین تاکنون، بیش از ۴۰ روز سپری شده است. در این دوران و شرایط تاریخی، تفسیرهای متفاوت و مختلفی درباره پرونده مذاکراتی و سرنوشت دیپلماسی هستهای بهوجود آمده است. جامعه ایرانی با نشانههایی از تناقض در ادبیات دیپلماتها و کارگزاران حکومتی ایران، آمریکا و سایر کشورها درباره آینده مذاکرات وین روبهرو شدهاند.
هدف اصلی دیپلماسی هستهای و مذاکرات وین آن است که شرایط برای نیل به توافق فراهم شود. اما واقعیت آن است که تعلیق مذاکرات و طولانیشدن روند وقفه موجود دیپلماسی هستهای وین نمیتواند زمینه حلوفصل مشکلات موجود را فراهم آورد.
اگرچه ایران و آمریکا به این موضوع اشاره میکنندکه وقفه به دلیل ضرورت اتخاذ تصمیم سیاسی است، اما حقیقت آن است که هر یک از کشورهای اصلی مذاکره کننده، روایتهای متفاوتی درباره تداوم وقفه دیپلماتیک و اختلافات موجود در روند اجرای برجام را بیان میدارند.
واقعیت آن است که فضای سیاسی و امنیتی آمریکا و ایران بهگونهای تدریجی در حال رادیکالیزه شدن است. بحران اوکراین، سیاستهای جدید آمریکا در قبال روسیه را اجتنابناپذیر ساخته است. به همین دلیل است که میتوان نشانههایی از قالبهای ابهامی در کنش دیپلماتیک متقابل ایران، آمریکا و روسیه را مشاهده کرد. مقامهای آمریکایی بهگونهای تدریجی مواضع سختگیرانهتری را در ارتباط با روسیه و ایران اتخاذ کردهاند. به همانگونهای که وقفه در مذاکرات وین میتواند اراده جدیدی را در ارتباط با سیاست هستهای ایران در دستور کار قرار دهد، مواضع آمریکا و اروپاییها را نیز رادیکالتر میسازد. مواضع و سیاست مقامهای ایرانی و آمریکایی در روزهای گذشته بهگونه ای بوده که هرگونه وقفه در مذاکرات، بهگونه اجتناب ناپذیری، مواضع و الگوی رفتاری آنان و هر یک از سایر بازیگران را رادیکالتر میکند.
۳ -اجماع نسبی آمریکاییها در برابر ایران
وقفه در روند دیپلماسی هستهای وین، زمینه فعال شدن سایر بازیگران را بهوجود آورده است. در تاریخ ششم و هفتم آوریل ۲۰۲۲، زمینه برای طرح مواضع و سیاستهای برخی از مقامات کنگره و فرماندهان نظامی آمریکا در ارتباط با موضوعات مطرحشده در روند دیپلماسی هستهای وین بهوجود آمد.
کارگزاران و مقامات کنگره درصدد برآمدند تا تفسیر سختگیرانهای را از مذاکرات وین ارائه دهند.
شاید بتوان مصاحبه اعضای کنگره از حزب جمهوریخواه و دموکرات را هشداری به دولت آمریکا برای مشخصسازی مواضع رسمی دولت دانست که نشان میدهد ساخت سیاسی و مواضع کارگزاران حکومتی آمریکا بهگونهای تدریجی رادیکال میشود. نکته دیگر آن است که بحران اوکراین و نقش روسیه در بحران شکلگرفته، سیاست کارگزاران آمریکایی در برابر ایران را رادیکالیزهتر ساخته است. از سوی دیگر، این بحران با کاهش نقش میانجی و هماهنگکنندگی اولیانوف چالشها و مشکلات بیشتری فراروی تیم دیپلماسی هستهای ایران در آینده بهوجود میآورد.
با این همه، چالشهای پیشآمده در روند مذاکرات هستهای، به معنی توقف یا شکست آن نیست و شواهد حکایت از آن دارد که رایزنیهای فشرده بین هیاتهای دیپلماتیک همچنان ادامه دارد و تردیدی وجود ندارد که طرفین مذاکرات را به زودی از سرخواهند گرفت.
* استاد دانشگاه تهران
* منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد/ شنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱