ناگفته های صالحی از سردار سلیمانی
به انتشار از سایت معرفت نیوز
ایرنا نوشت: وزیر امور خارجه پیشین ایران در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی، با اشاره به ابعاد مختلف شخصیتی وی، تصریح کرد: سردار سلیمانی یک عنصر صرف نظامی نبود و ابعاد مختلف یک انسان فرهیخته را در خودش جا داده بود، سیاستمدار فرهنگ دوست بود و در قالب احزاب نمی گنجید.
«علی اکبر صالحی» معاون پژوهشی و قائم مقام رییس فرهنگستان علوم ایران و وزیر امورخارجه اسبق ایران به مناسبت دومین سالگرد شهادت سپهبد «قاسم سلیمانی» خاطرات و ناگفتههایی از بحران های منطقه ای و حضور سردار سلیمانی در این بحرانها نقل کرده است که خلاصه این گفت و گو به شرح زیر است:
– من آذر۸۹ به عنوان سرپرست وارد وزارت خارجه شدم و بهمن به عنوان وزیر رای اعتماد مجلس را گرفتم. زمانی که من وارد وزارت شدم هنوز اتفاق چندانی در منطقه رخ نداده بود و اولین اتفاق در تونس رخ داد .در آخر هم به سوریه رسید یعنی سوریه کشور آخری بود که درگیر شد. قبل از ورود من به وزارت خارجه اتفاقی نیفتاده بود و حتی برخی تحلیلگران خارجی حضورم در وزارت خارجه را بر این اساس تحلیل میکردند که قرار است بنده بیایم و پرونده هستهای را سروسامان بدهم در صورتی که اینگونه نبود و رییس جمهور وقت تصمیم گرفته بود که مسئولیت وزارت امور خارجه را عهده دار شوم. بعد از حضور من در وزارت خارجه این اعتراضات رخ داد و یکی از بزرگان که خدمتشان رسیدم به شوخی گفتند "خوشقدم بودی" . با زیاد شدن این اتفاقات لاجرم ملاقاتهای ما با سردار سلیمانی نیز بیشتر شد و باید چارهسازیها و پیشبینیهای لازمیرا انجام میدادیم.
– سردار سلیمانی یک ویژگی که داشت واقعا انسانی بسیار آرام بود. مصداق کلام معصوم است که " مسلمان یک انسان باهوش و با کیاست است و ساده لوح نیست ناراحتیاش در دل اوست و بشارتش در چهره اوست ". هر وقت سردار سلیمانی را میدیدم، آرامش در صورت او بود و ناراحتیهایش را نشان نمیداد. سردار سلیمانی ذاتا یک انسان بخشنده بود یعنی شادکامیخودش را از گرفتن منافع از دیگران به دست نمیآورد بلکه از بخشندگی خودش به دست میآورد. جمهوری اسلامی با مستشاری به کمک سوریه رفت و باعث شد سوریه پابرجا بماند. این هم به جهت پایمردی مردم سوریه در حمایت از دولتشان است و هم کمک و یاری ایران به سوریه به خصوص در ماهها و سال های اولیه بحران بود البته روسها هم به توصیه سردار سلیمانی بعداً وارد میدان شدند اما در ابتدای کار فقط ایران بود.
– سردار سلیمانی با تیزهوشی و تیزبینی وارد سوریه شد و بسیار زحمت کشید. سردار بسیار صبور بود و خیلی چیزها در دل داشت که نمیتوانست بیان کند. وقتی خصوصی صحبت میکردیم برخی حرفها را میزد. هر کسی در داخل کشور توقعی از او داشت و در شرایطی گیر کرده بود و به خصوص در موضوع سوریه عدهای میگفتند چرا به سوریه میرویم؟ و برخی میگفتند حتما باید به سوریه برویم.
– سردار سلیمانی به اعتبار اینکه یک عنصر صرف نظامی نبود و ابعاد مختلف یک انسان فرهیخته را در خودش جا داده بود کار را جلو میبرد. با اینکه یک انسان با تجربه نظامیبود در ضمن اهل اندیشه و تفکر هم بود و ذات سیاسی داشت. سردار سلیمانی یک سیاستمدار فرهنگ دوست بود. او دو بال داشت یک بال نظامیگری و یک بال دیگر که همه خصایص دیگرش بود. برداشت من این است که ایشان در قالب حزب نمیگنجید و خود را در قالب حزب قرار نمیداد.
– من اگر بخواهم سردار سلیمانی را توصیف کنم اول ایشان را سیاستمدار و دولتمرد میدانم و بعد یک نظامی، یعنی نظامیگری عنصری بود که در جهت پیش بردن وجه اصلی ایشان که سیاستمدار بود به کار میرفت. پس درجه اول سیاستمداری ایشان است و درجه دوم نظامیبودن سردار سلیمانی.
– من آن زمان که وزارت خارجه بودم و مذاکرات محرمانه را با آمریکا در عمان پیش میبردیم با مشکلاتی در داخل روبرو بودم. یک بار رفتم پیش سردار سلیمانی و مکتوبات و گزارشاتی که داشتیم را ارائه کردم و گفتم شما بیایید در میدان و کمک کنید که دوستان اینقدر اذیت نکنند. این مال زمانی بود که وزارت خارجه بودم. گفت من تلاش میکنم البته اواخر کار ما بود و نرسید ولی موافق و همراه بود که مسائل حل شود. سردار شخصیتی بود که اگر کاری به وزارت خارجه ارتباط داشت قطعا با وزارت خارجه هماهنگ میکرد. مثلا سفیرمان در عراق را بالاخره باید وزارت خارجه انتخاب کند اما ایشان با وزارت خارجه هماهنگ بود.
بیشتر بخوانید:
توزیع خاک قبر شهید سلیمانی به عنوان تبرک!
ببینید | دستنوشته شهید حاج قاسم سلیمانی درباره اشتیاقش به شهادت
21217
محتوای منتشر شده به صورت خودکار از رسانه ی معتبر خبرگزاری خبر آنلاین جمع اوری شده است و معرفت نیوز در قبال محتوای منتشر شده هیچ مسئولیتی ندارد