میخ آهنین سیاست در چرخ اقتصاد
حسامالدین اسلاملو
شعار ابراهیم رئیسی همواره این بوده که معیشت و اقتصاد مردم را به برجام گره نخواهد زد. شعاری که از زمان انتخابات ریاست جمهوری سرلوحهی شعارهای او و حامیانش بود و پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری نیر بر آن پافشاری شد.
اما وضعیت این روزهای اقتصاد کشور آن هم با گذشت فقط یک سال و نیم از عمر دولت سیزدهم، از وضعیت اقتصادی دولت روحانی در دو سال آخرش به مراتب بدتر و ابعاد فاجعهبار تورم و آثار معیشتی آن فراگیرتر است! چرا؟
یک بام و دو هوای کیهان و علمالهدی
آن سالها خیلی دور نیست. همین دو سه سال پیش بود که اصولگرایان زبان و قلمشان برای انتقاد از دولت روحانی تیز بود و در ربط دادن مشکلات اقتصادی به برجام مهارت ویژه داشتند. همان رسانهها اما امروز در شرایط اقتصادی مشابه و حتی بدتر، ترجیحشان سکوت است و حرف زدن از اینکه نباید سیاهنمایی کرد!
چطور انتقاد از یک دولت نامش نقد و از دولت دیگر سیاهنمایی است! مشخص نیست.
یعنی یک مشکل مشابه در اقتصاد در زمان تصدی دو دولت از دو طیف اتفاق افتاده، اما یکبار مقصر دولت است و بار دیگر دشمن!
این کلیت واکنشهای به دور از انصاف اصولگرایان و رسانههایشان است. از تفاوت سخنرانی احمد علمالهدی در زمان دلار 7 هزار تومانی با زمان دلار 55 هزار تومانی تا تب تند کیهان و وطن امروز و… در دولت روحانی در مقایسه با امروز.
کار تا جایی به دور از حداقلی از انصاف بوده که صدای خیلی از رسانههای میانهرو هم درآمده است. از خبرآنلاین که به کیهان و استاندارد دوگانهاش طعنه زده تا محمدتقی فاضل میبدی که یک بام و دو هوای علمالهدی را نقد کرده و عدالت امام جمعه مشهد را زیر سوال برده است. امام جمعهای که در دولت قبل به خاطر گرانیها به دولت میتاخت و در این دولت همین گرانی را به دشمنان نسبت میدهد!
تلاش بیهوده مجلس و تیم اقتصادی دولت
از پس تورم افسارگریخته در حوزهی کالاهای مورد نیاز مردم و رکوردزنی دلار و سکه، مجلس با تیم اقتصادی دولت جلسه گذاشت، اما بیحاصل و خروجی آن یک «همینی که هست!» بود.
در همین اثنا رسانهها از احتمال تغییراتی در دولت خبر دادهاند. رفتن مخبر و برکناری محسن رضایی و جایگزینیشان با فتاح و زاهدی وفا.
برخی نمایندگان معتقدند قالیباف به عنوان متحد رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر و در مجموع هیات رئیسه مجلس در استیضاح وزیر اقتصاد کوتاهی میکنند.
اما آیا این فشار مجلس اصولگرا به دولت هم طیفش در جا به جایی آدمهای دولت، گرهی از اقتصاد ایران باز میکند؟ به نظر نمیرسد.
«دیدید زبان دنیا را بلد نیستید»
در روزهای گذشته انتقادهای عبدالناصر همتی رقیب سابق ابراهیم رییسی، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، دست به دست میشود؛ بهویژه ویدیویی از او در مناظرات انتخاباتی که پیشبینی دقیقی بود از عملی نبودن وعدههای اقتصادی رییسی و دیگر کاندیداهای پوششی او. همتی در این ویدیو مدرک اقتصادی رضایی و دکترای زاکانی را زیر سوال میبرد و جلیلی را ناآشنا با واقعیتهای بینالمللی و تاثیراتش بر اقتصاد میداند.
رییس کل پیشین بانک مرکزی پس از اعلام تعلیق روسیه از عضویت در کارگروه اقدام مالی «FATF»، نیز در توییتر نوشت: «روسیه از FATF معلق و 80 درصد شبکه بانکی از جمله ۱۰ بانک برتر روسیه تحریم شدند. یادتان هست روایتم از دیدار با رئیس بانک مرکزی روسیه که شرطش برای همکاری با ایران را پیوستن به FATF خواند؟
دو هفته قبل، از ارتباط با بانکهای روسی خبر داده و گفتند: «دیدید زبان دنیا را بلد نیستید» نه، شما بلدید.»
«همینی که هست» واقعیت تلخ جاری
در حالی که تورم افسارگسیخته اخیر واکنش مهدی فضائلی، عضو دفتر نشر آثار رهبر انقلاب را نیز در پی داشته است. احمد وحیدی وزیر کشور همچنان مشکلات را نه متوجه دولت که تنها به دشمن مربوط میداند و مخبر از سوپرمارکتها و هایپرها بازدید میکند و مورد انتقاد برخی نمایندگان قرار میگیرد و در نهایت سردار سلامی فرمانده کل سپاه نیز مشکلات اقتصادی و نوسانات ارز را «درک» میکند اما به نمایندگی از ملت تاکید دارد که نباید «تسلیم» شد.
در واقع انگار خود مسئولان نیز مانند مردم فقط در شوک ناشی از افزایش قیمتها مشوش شدهاند که به نوعی بازتابی از «همینی که هست» به عنوان یک واقعیت تلخ جاری در سیاست حاکم بر کشور و به عنوان یک پسگردنی به اقتصاد ایران و معیشت مردم است گرچه حرف زدن از کار دشمن و مقصر دانستن آن خود پذیرفتن تلویحی آثار عدم توافق با غرب است.
احمد زیدآبادی، فعال رسانهای و تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامیاش نوشته است: هزاران بار از سوی صدها کارشناس تأکید شده است که حل مشکلات فزایندۀ اقتصاد ایران فقط با اصلاح عمیق سیاست داخلی و خارجی کشور ممکن و میسر است. به عبارت دیگر، بحران اقتصادی ایران راهحل اقتصادی ندارد، راهحلش سیاسی است
مشکل لاینحل FATF
درحالی که گروهی از نمایندگان مجلس معتقدند دلیل وضعیت موجود اقتصادی، تیم اقتصادی دولت و ناکارآمدی و نابلدی این تیم است و خواهان پایان تساهل حداکثری با دولت و بهکارگیری ابزارهای استیضاح و سوال هستند؛ بسیاری از کارشناسان سیاسی و اقتصادی این مسیر را بدون برطرف کردن مشکلات سیاست خارجی بیفایده میدانند.
از طرفی شخص رئیسجمهور با اینکه بهشدت بر سر مسائل تورمی حساسیت نشان میدهد و گویا معاون اول رئیسجمهور بهطور مرتب برای این کار جلسه میگذارد و دولت جلسات ستاد تنظیم بازار را برگزار میکند. ولی میخ آهنین سیاستهای دستوری دولت در سنگ واقعیتهای اقتصاد جهانی شدهی امروز نمیرود و ظاهرا بدون پیوستن ایران به اقدام مالی و حل مشکلات توافق برجام؛ غول تورم و مشکلات اقتصادی سر آرام گرفتن نخواهد داشت.
ظاهرا خود مسئولان نیز مانند مردم فقط در شوک ناشی از افزایش قیمتها مشوش شدهاند که به نوعی بازتابی از «همینی که هست» به عنوان یک واقعیت تلخ جاری در سیاست حاکم بر کشور است
بهبود اقتصاد از جاده سیاست
در واقع برخلاف ادعای طیف تندرو و وقتکشیهایشان به امید چین و روسیه و یا پایان زمستان، در واقعیت اقتصاد امروز دنیا نه تنها رابطه ی یک کشور با جهان به معیشتش گره خورده که حتی به نوعی پیشنیاز آن است. کارشناسان سیاسی و اقتصادی کشور بارها این موضوع را گفتهاند که گرچه نمیشود گفت با برجام و امضای اف ای تی اف همهی مشکلات اقتصادی کشور حل میشود زیرا مشکلات داخلی هم وجود دارند اما ادعای حل مشکلات اقتصادی بدون برجام و اف ای تی اف مثل این میماند که کسی جدول ضرب نداند و بخواهد در دانشگاه رشتهی ریاضی بخواند. گرچه جدول ضرب بلد باشی باز در حل بسیاری از مسائل ریاضی مشکل خواهی داشت اما اگر جدول ضرب ندانی اساسا نمی توانی ادامه تحصیل بدهی.
موضوعی که این روزها احمد زیدآبادی و عباس عبدی نیز آن را تکرار کرده و به دولت سیزدهم گوشزد کردهاند.
احمد زیدآبادی، فعال رسانهای و تحلیلگر سیاسی، در کانال تلگرامیاش در مطلبی با عنوان کوررنگی! نوشته: «هزاران بار از سوی صدها کارشناس تأکید شده است که حل مشکلات فزایندۀ اقتصاد ایران فقط با اصلاح عمیق سیاست داخلی و خارجی کشور ممکن و میسر است. به عبارت دیگر، بحران اقتصادی ایران راهحل اقتصادی ندارد، راهحلش سیاسی است.
دولتیان و مجلسیان و غیره، گویی کمترین اعتنایی به این موضوع بدیهی ندارند و با صرف وقت خود بر سر بحثهای بیهوده و فرافکنی برای رفع مسئولیت از خود، عنصر حیاتی زمان را برای کنترل و مهار بحران اقتصادی از دست میدهند.
عواقب این نوع «کوررنگی» به زودی عیان خواهد شد. این نرخ 55 هزار تومانی دلار تازه اول کار تداوم این کوررنگی است.»
عباس عبدی هم معتقد است: «مجلس و دولت دنبال راهی برای کنترل نرخ ارزی هستند که میگویند واقعی نیست! خود را خسته نکنند. افزایش نرخ ارز در این اندازه و به این صورت علل اقتصادی و مدیریتی ندارد. علت فقط سیاسی است اگر میتوانید آن را حل کنید.»
حال باید منتظر ماند و دید که به عنوان یکی از سیاست های بهبود اوضاع، آیا دولت باز هم بنا به توصیهی حسین شریعتمداری و محمد مرندی دست به وقتکشی میزند یا سیاست اخیر وزیر امور خارجه در بهره بردن از میانجیهایی چون عراق برای توافق دوباره با غرب روزنه امیدی به احیای برجام است؟