شرط مهم تسریع در دستیابی به توافق برجامی
به انتشار از سایت معرفت نیوز
انصاف نیوز نوشت: حشمتالله فلاحتپیشه میگوید: تا وقتی که ایران و امریکا مذاکرهی مستقیم -چه آشکار و چه پنهان- نداشته باشند امکان توافق بر سر برجام نیست؛ چون دیگر کشورهای دخیل برای خود حوزه منافع برجامی تعریف کردند و برجام را از زاویهی منافع خود میبینند.
حشمت الله فلاحت پیشه -رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس دهم در مورد طرح مسئلهی غنیسازی 90 درصد در آستانهی قوت گرفتن به نتیجه رسیدن مذاکرات، گفت: طرح مسائلی مثل غنی سازی 90 درصد و تهدید نشان دادن یک موضوعی که در شرف حل است، یک مقدار شبههبرانگیز است. البته به شخصه همیشه گفتهام، هرکسی که یک قدم کشور را به تنشزدایی نزدیک کند، خادم ملت است؛ ولی باید در خادم بودن جریانهایی که برای کشور تنش ایجاد میکنند، شک کرد.
بخشهای مهم سخنان فلاحت پیشه:
-واقعیت این است که ایران بارها در مجامع جهانی اعلام کرده است که دنبال بمب نیست؛ تولید سوخت 90 درصد یعنی ایران برنامهی بمب هستهای دارد! قانون هستهای که در مجلس هفتم شکل گرفت -و بعد در مجلس هشتم- همهقوانینی که من در نگارشش هم نقش داشتم، تاکید بر این داشت: الزام دولت به تکمیل چرخهی سوخت هستهای به صورت مسالمتآمیز؛ هرگونه بحثی که این شائبه را ایجاد کند که ایران بصورت غیرمسالمتآمیز فعالیتهای هستهای دنبال میکند، ضرر است و دودش به چشم ملت ایران میرود.
-این موضوع (توافق در برجام) به شدت مشکوک است؛ آنهم در شرایطی که طرفین الان به نتیجه نزدیک شدند. من معتقدم شاخصههای نتیجهگیری در دیپلماسی هستهای ببیش از مولفههای عدم نتیجهگیری است. در چنین شرایطی طبیعتا جریاناتی که نانشان در چالش است، و با تحمیل راهبردهای امنیتی به کشور منافع و مناصب خود را حفظ میکنند، این جریانات طبیعتا از دیپلماسی نگران هستند؛ ولی قرار نیست ملت برای پنجمین دهه هم هزینهی چالشسازی برخی جریانات را بدهد که بی هیچ برنامه، هیچ ویژگی غیر از تحمیل چالش و از بین بردن فرصتهای توسعهای کشور ندارند.
رئیس سابق کمیسیون تمنیت ملی و سیاست خارجی، درمورد اصل مذاکرهی ایران و امریکا، گفت: واقعیت این است که حتی تابوسازی مذاکره با امریکا در ایران، یک تاکتیک بود. کشور تابویی به نام مذاکره با امریکا نداشته است؛ در گذشته هم مذاکره شده است، حتی در زمان جنگ هم ما دیدهایم که مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم وجود داشت. ولی مذاکره با امریکا در ایران به شدت جناحی شد و جناحی شدن این موضوع در ایران به منافع ملی کشور صدمه وارد کرد.
من معتقدم که ایران و امریکا دو دشمن هستند، به همین دلیل اتهامات و توهینهایی هم که برخی افراد مطرح میکردند هیچکدام به ما وارد نمیشد؛ چون من هیچوقت جزو هیچ دولتی نبودهام و هیچ منصب دولتی هم نداشتهام. ولی این واقعیت وجود دارد که دو دشمن اصلی، یعنی ایران و امریکا، بعد از انقلاب، چون در طرف ایرانی تابوی مذاکره شکل گرفت و این تابو هم به شدت تاکتیکی و تحت تاثیر مسائل جناحی بود، این موضوع فرصتهای زیادی را از ایران ربود و در اختیار دوست و دشمن ایران قرار داد.
او ادامه داد: به هرحال هیچ مذاکرهای در بلندمدت بینتیجه نمیماند؛ یعنی ایران و امریکا از گذشته میتوانستند مذاکراتی را پیش برند. البته این واقعیت را هم در نظر بگیریم که بخش عمدهای از شکست موضوع مذاکره هم برمیگردد به رفتار امریکاییها. مثلا در همان دههی 1990 میلادی و در دههی 70 هجری، در همان زمان هم که ایران موضوع مذاکره را مطرح میکرد، دو رفتار امریکاییها و اروپاییها عملا زمینه مذاکره را از بین میبرد؛ اول تحریم شرکت کنکو -شرکت نفتی امریکایی- در سال 1995، اولین تحریم بزرگ نفتی ایران بود؛ شرکت امریکایی که قرار شد در ایران کار کند، دولت امریکا این قرارداد و این شرکت را تحت تحریم قرار داد و بعد از آن تحریمهای داماتو، هلمز-برتون و… از طرف امریکایی شکل گرفت. تنشزدایی با طرف امریکایی در ایران عملا به یک جرم تبدیل شد و عامل اصلیاش هم خود امریکاییها -دموکراتهای زمان کلینتون- بودند.
اقدام دیگر که مثل رفتار امروز اروپاییها اقدام ناجوانمردانهتری بود، این بود که اروپاییها بدعتی به اسم «گفتوگوی انتقادی با ایران» را شکل دادند و ایران را در جایگاه متهم قرار دادند. لذا بطور طبیعی مشخص شد که مذاکره یعنی نشستن در جایگاه متهم. بنابراین علت اصلی ختم مذاکره -هرچند در داخل برخورد سیاسی و جناحی با مذاکره شده است- ولی بخش عمدهاش یا عامل اصلی شکست موضوع مذاکره در درجه اول به خود امریکا و اروپا برمیگردد؛ هرگاه در ایران دولتی یا عدهای سعی کردند مذاکره کنند، عملا نوعی سیاست دوگانه و مرموز در اروپا و امریکا شکل گرفته است. و علت دومش بحث نگاه جناحی در ایران بوده است.
فلاحت پیشه در ادامه اضافه کرد: من نمیخواهم اینجا مباحث تاریخی را زنده کنم یا نبش قبر کنم، اما الان چه اتفاقی افتاده؟! اعتقادم این است که الان در حوزهی برجام مشخص شد همهی طرفهای برجام را ایران ساخته است. کشورهای اروپایی، روسیه، چین، همهی اینها کشورهایی هستند که چون ایران با دشمنی به اسم امریکا حاضر نشد بطور مستقیم مذاکره کند، این طرفها را ساخت. این طرفها ابتدا بعنوان عضو مهمترین پروندهی چالشی دیپلماتیک در دنیا برای خود وجههی بینالمللی ایجاد کردند و بدتر از آن، برای خود حوزهی منافع برجامی تعریف کردند. نتیجهاش این است که الان ما میبینیم موضع اروپاییها از امریکاییها بدتر است.
از طرف دیگر روسها سعی میکنند برجام را در موضوع اوکراین بفروشند. و چین هم در قالب منافع خود این مسائل را پیش میبرد. به هرحال دوستان الان دوباره بعد از چند سال به مواضع افرادی مثل بنده میرسند، مبنی براینکه ما باید با دشمنی مثل امریکا مذاکره کنیم و تا وقتی که ایران و امریکا مذاکرهی مستقیم -چه آشکار و چه پنهان- نداشته باشند امکان توافق بر سر برجام نیست و چون دیگران برای خود حوزه منافع برجامی تعریف کردند، برجام را از زاویهی منافع خود میبینند.
نمایندهی ادوار مجلس در مورد چرایی عدم تصمیمگیری دولت گذشته برای مذاکرات، گفت: دو علت داشت؛ زمان ترامپ که علت مشخص بود، ترامپ هدفش تحمیل فضای امنیتی صهیونیستی ارتجاعی به منطقه بود، برجام را ه در همین راستا پیش برد و منافع اقتصادیاش را هم در این موضوع میدید.
منتها در زمان بایدن انتظار این بود که احیای برجام جزو 20 فرمان اجرایی باشد که روز اول بایدن امضا میکند؛ ولی به تعویق افتاد؛ عامل اصلی عدم توافق بازهم به دولت امریکا باز میگشت که من معتقدم این دولت حتی اگر به سمت اجرای برجام اصلی هم بازمیگشت، برجام احیا میشد؛ لذا دلیل اصلی خود امریکاییها بودند که در بزنگاههای دیپلماتیک به شدت استکباری عمل میکنند.
بیشتر بخوانید:
بهترین تصمیم دولت سیزدهم در جریان مذاکرات وین چیست؟
جزئیات نامه ۲۰۰ صفحه ای ضدبرجامی جلیلی به رهبری / مهار مکانیسم ماشه با رولت روسی
عامل دوم در داخل ایران بود و آن بازهم حاکمیت نگاه جناحی در موضوع سیاست خارجی بود. به هرحال با اتهامات مختلف -مثل خیانت دانستن برجام و…- در داخل هم مانعسازیهای بیشتری شکل گرفت. من همان زمان هم عرض کردم، پیشنهادی هم دادم تحت عنوان «آتشبس»؛ عرض کردم که کاش در زمان روحانی حداقل یک توافق موقت شکل بگیرد؛ چون پیشبینی میکردم با آمدن دولت جدید وقفهی قابل توجهی شکل میگیرد، حداقل آن توافق موقت باعث میشد که بخشی از تحریمهای کشور زودتر برداشته شود. ولی این کار صورت نگرفت و متاسفانه همان تحلیل کلی که عرض کردم: 1. نقش منفی امریکاییها و اروپاییها و 2. نگاه جناحی به سیاست خارجی و به ویژه سیاست تنشزدایی با امریکا، دو عاملی است که نقش جدی داشت.
حشمت الله فلاحت پیشه درپایان، در پاسخ به این سوال که «الان باید چکار کرد؟» گفت: من معتقدم و انتظار این است که همان جوری که برجام امضا شد و بنده معتقد بودم به حد مقدور کار خوبی بود، احیای برجام هم فقط در قالب حد مقدور شکل خواهد گرفت و باید از هرگونه تنشزدایی استقبال کرد و نبش قبر صورت نگیرد؛ الان آنچه مهم است این است که کشور نیازمند این است که به جای چالش با توافق برجام را احیا کند.
او تاکید کرد: سرنوشت کشور را به دست کسانی ندهیم که در حالیکه ما نیتی برای ساخت بمب هستهای نداریم ولی با طرح ادعاهایی مثل تولید سوخت 90 درصد عملا دارند دانهپاشی میکنند برای جنگافروزانی مثل صهیونیستها، برای اینکه کشور را دچار جنگ کنند. تجربه نشان داده است که بعد از ارزیابی خسارات و تلفات ناشی از جنگها، آنموقع کارشناسان میآیند و آسیبشناسی میکنند که چکار میشد کرد که کشور دچار جنگ و بحران و تحریم نمیشد.
من معتقدم قبل از اینکه کشور هزینه دهد پرهیز کنیم از ورود به تنش جدید و استقبال کنیم از توافقی که میتواند به سود کشور باشد. چون فکر میکنم که دوطرف اصلی برجام -یعنی ایران و امریکا- بیش از همه مشتاق توافقاند؛ این کفایت میکند و دیگر نباید وقت و فرصت کشور را خرج عناصر خارج از این دو جریان کرد.
231
محتوای منتشر شده به صورت خودکار از رسانه ی معتبر خبرگزاری خبر آنلاین جمع اوری شده است و معرفت نیوز در قبال محتوای منتشر شده هیچ مسئولیتی ندارد