روایت پدیده اسبق استقلال از تصادف وحشتناک
رضا آذری راننده ماشینی بود که چهارشنبه شب به شکل عجیبی واژگون شده بود، ولی سه سرنشین آن زنده بیرون آورده شدند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ روز قبل بود که رضا آذری و دو نفر از هم تیمیهایش دچار تصادفی شدید در جاده آستارا به سمت تهران شدند ولی به شکل عجیبی از این حادثه جان سالم به در بردند.
به نقل از ورزش سه به همین بهانه با رضا آذری ستاره سابق استقلال تماس گرفتیم و او که خودش راننده بوده، ماجرا را اینطور شرح میدهد: «وقتی که این اتفاق در حال افتادن بود چشمهایم را بستم و با خودم گفتم همه چیز تمام میشود. به طوری که وقتی از ماشین پیاده شدم به دست و پاهایم نگاه میکردم که چیزی کم شده یا خیر! اما مردم دور ما جمع شدند و ۱۰ دقیقه هم نشد که آمبولانس آمد به بیمارستان رفتیم و مسکن زدیم.»
او سپس درباره صدماتی که به خودش و دو هم تیمی دیگرش وارد شده، توضیح داد: «دنده من از پشت شکسته، اما بیشترین آسیب را حسام اسکندری دیده که ریههایش دچار آسیب شد و سخت نفس میکشید. امیدوارم مشکلی نباشد و خیلی زود سلامتیاش را به دست بیاورد.»
آذری حال نفر سوم این حادثه را خوب ارزیابی میکند و میگوید: «محمد غلامرضا نفر سوم بود که خوشبختانه فقط بدن درد داشت.»
پدیده سابق استقلال که در 20 سالگی بازوبند کاپیتانی این تیم را در جام حذفی بر بازو بست، در خصوص نحوه رخ دادن این اتفاق ترسناک ادامه داد: «به گاردریل خوردیم و گاردریل کنده شد و به خاکی رفتیم که ماشین در یک گودی گیر کرد و متوقف شدیم وگرنه شاید اتفاق بدتری رقم میخورد. شدت ضربه به حدی زیاد بود که من از صندلی جلو به عقب پرت شدم و سپس آرام آرام خودمان را از ماشین بیرون کشیدیم و مردم هم به ما کمک کردند.»
آذری در ادامه میگوید که شب گذشته را به دلیل این تصادف در بیمارستان گذراندهاند: «امروز صبح هم از بیمارستان مرخص شدیم و دکتر به من گفت که دنده باید خودش جوش بخورد. به هر حال خدا را شکر میکنم که بدتر از این نشد، چون اگر زنده میماندم و برای بچهها اتفاقی میافتاد تا آخر عمر خودم را نمیبخشیدم.»
او سپس به تشکر از مردمی که در صحنه بودهاند و همینطور کسانی پرداخت که پیگیر حال او بودهاند. آذری گفت: «دست آشنایان و مردم درد نکند. وقتی موبایلم را تحویل گرفتم دیدم که همه پیغام فرستاده یا زنگ زدهاند. امیدوارم همگی سلامت باشند واقعا سلامتی ارزشمندترین دارایی انسان است و فوتبال و بقیه موارد در اولویتهای بعدی قرار دارند.»
آذری در پایان این تصادف را یکی دیگر از بدشانسیهایش توصیف کرد و با اطمینان از پایان روزهای بد گفت و اینکه میخواهد شرایط را تغییر دهد: «در این یک سال و نیم گذشته که از استقلال جدا شدم دائم در حال تمرین و تلاش هستم. به خودم میگویم به هر حال یک جایی این بدشانسیها تمام میشوند که این موضوع تصادف واقعاً کلکسیون بدشانسیهایم را تکمیل کرد، اما مطمئنم سال بعد شرایط تغییر میکند.»
257 251