تقدیم به تو همسنگر آزادهام که حقا شایستهای
خبرگزاری فارس؛ یادداشت ـ قاسم جعفری عضو هیات علمی دانشگاه و از آزادگان سرافراز دوران دفاع مقدس: تو بیدار بودی با همه اراده و ایمانت نور را همراهی کردی. شغالان ، عزم خانه ات کرده بودند و مام میهن در معرض تعدی غوغاییان فریفته ی دنیا و فزون خواهان گردن کش قرار داشت.
اما تو می دانستی که می شود برخاست و سد مستحکم حفاظت از نوامیس و مرزهای آشکار و نهان دین و دنیای مردمی شد که دل به حقیقت سپرده اند. آن روز پیر مرادت به درستی بر روی غیرت دینی و عزت و اعتقادت به حراست از کیان ملت و حریم وطنت حساب کرد و تو حسن ظن او را صادقانه پاسخ دادی.
ندای رهبرت را به مصداق «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ…» اﻷنفال ۲۴ با همه وجود لبیک گفتی و در راستای امتثال اوامرش از هیچ عمل جوانحی و جوارحی فرو نگذاشتی. اعتقاد راسخ داشتی که جبهه همان جایی است که می شود خدا را دید و مهم نبود که سرنوشتت کدام باشد؛ شهادت ، جراحت اسارت و…
تو از درمان و درد و وصل و هجران ، همان هجران جانکاه و ابتلای عظیم اسارت را پس نبردی سخت و مقاومتی دلاورانه با تقدیر ربانی به جان نیوشیدی و ستم بی پایان سربازان جهول به ظاهر مسلط بر جسمت را به سکوی تعالی روح و سفر تا حظیره قدس مالک لوح و قلم و عرش و کرسی مبدل ساختی.
مولا گفته بود هر مامومی امامی دارد که به آن اقتدا می کند و از معدن علمش نور می گیرد و تو در این سفر پر حادثه به موسی بن جعفر و سید الساجدین و زینب ، آن بانوی بی همتا تاسی کردی و این گونه بود که سفر پر از مرارت اسارت را با شهد ایمان و اتکال به صانع وجود و لنگر هستی همچون شراب طهور بهشتی در دل و جان ریختی. لحظه لحظه شهادت را نوشیدی و درجه تقرب به روح هستی را افزودی.
آری ؛ زنجیر اگر دلیل بریدن شود بد است
یا رمز اتصال مسافر به مقصد است
این جا نپختگی است نرفتن میان دام
ای خوش اسارتی که اسیرش زبانزد است
آوازه مقاومتت را همه عالم حتی گوش های کر آنان که دیده بر حقیقت ناب خیزش دینی و رستاخیز مظلومان در برابر ظالمان بسته بودند شنید.
هر چند تنت به قسر روزگار در پشت میلههای سرد و اندرون دخمه های تاریک و نمور اردوگاه گرفتار زنجیر بود اما امام و مقتدا و ولی روشن ضمیرت همان اوان تو را سفیر جمهوری اسلامی خواند. روح خدا با نگاه الهی اش عظمت روح و وسعت معنویت وجودت را می دید که در وصفت سرود:«اسرا در چنگال دژخیمان خود سرود آزادی اند و احرار جهان آنان را زمزمه می کنند.»
دژخیمان جسمت را با ضربات برخاسته از منشای جهل و کینه لاغر کرده بودند اما روحت با تغذیه از معنویت قرآنی و اهل بیتی هر لحظه فربه تر می شد و شخصیت دژخیم شلاق به دست را در برابر صلب ایمان و اراده پولادینت خورد می کرد . یادت هست که سکوتت، لبخندت ذکرت قیام و قعودت و آرامش روانت دعا و تلاوت قرآنت در میان توفان کینه آن بد سیرتان چه حس حقارتی نصیبشان میکرد.
هر بار که شکنجه ات می کردند دچار مازوخیسم روحی می شدند و با وعده شکنجه های بیشتر در روزها و ساعات پیش رو تلاش بی حاصل در ارضای خود داشتند اما انگار تو کوه توکل بودی و شمس پر حرارت و آن بدسگالان گلوله برفی تصنعی را می ماندند و با تابش گرمایت زوال و نیستی و مرگ تدریجی را تجربه می کردند.
هر ضربت خشم آگینی که بر جسم نحیفت می نواختند از دیوار آهنین اراده ات کمانه می کرد و چون گویی آتشین روح پلشت دنیازده شکنجه گران را در شعله شراره اش خاکستر می نمود.
در آن سال های سرد و زمستانی جمع خداباوران با گرمی امید زندگانی را چنان معنا بخشیدند که سپیده صبح ظفر در اوج مشتاقی به سوی آن خوبان هروله کنان بار یافت و اسیران دیروز به آغوش وطن آمدند و در اقیانوس مردم خود وصال شیرین عشاق را به تجربه نشستند و امیر دل ها شدند.
مستان آمدند در حالی که از تمام فتنه ها رهیده بودند و کام دوستان از عزت خدادادی شان به عسل ناب بهشتی آغشته شده بود. خلف صالح راحل عظیم امت آنان را ذخیره های بزرگ انقلاب خواند و به الماس های درخشانی وصف نمود که در کوره های حوادث خلوص عیار فراوان گرفته اند تا در لحظه های نیاز کشور گره گشای درماندگان شوند و در جاده مه گرفته و غبار آلود برای نجات ره ماندگان چراغ هدایت از فتنه و انحراف گردند.
آری بر این باورم که ثبات اراده، صلب ایمان و بصیرت عماری و انگیزه مالکی در قیام و اقدام برای تحقق اهداف بلند امتی سترگ و پیگیری منویات ولی حاضر جامعه اصلی ترین رهاورد روزهای سخت اسارت است که امروز متحلیان به آن اوصاف کریمه، در هر کجای این مرز و بوم به تاسی از امام خوبان که جسمش رفت و اسم و رسمش جان آحاد امت است و در امتثال اوامرخورشید ساطع انقلاب که وارث صادق تراث جان بخش آن عزیز سفر کرده است منشأ و مجرای خدماتی سترگ در جای جای وطن در عرصه های متنوع علمی، اداری، فرهنگی اجتماعی امنیتی دفاعی و… شده اند.
در پایان ارادتی بی انتها تقدیم شما خوبان ، یاران دوران سختی و وفاداران به همه ارزش های دینی و فضائل اخلاقی در روزگار یسر و عسر و سختی و آسانی ، شما که همدلی و همراهی تان در تواصی به حق و صبر به بار نشست و فراز و فرود زندگی در برابر ایمان و امیدتان زانو زد تا بندها را گسستید و پرده های شب را دریدید و چون ساکن سفینه آل الله بودید از تلاطم امواج فتنه های دینی و اجتماعی رهیدید و بر ساحل نجات لنگر گرفتید.
اینک این تزاور و دیدار شیرین و مکرر دوستان قدیمی پس از فترتی ناخواسته که بلیه جهانگیر کرونا اختلالی همگانی در امور ایجاد کرد گوارای جان های شیرینتان باد.امید است همه امت مورد خدمتگزاری بی منتتان و مشمول دعای خیرتان در مظان اجابت راز و نیاز گردد و شافعان مشفع یکدیگر در عرصاتی باشید که همه بدان محتاجیم.
شما حامل لوای السابقون و میراث دار شهیدان مرزوق عند ربهم هستید. شما رسالت سلیمانی ها، خرازی ها، حاج همت ها و هزاران ستاره مشعشع عصر امام خمینی ره و دلدادگان سید علی هستید. شما هم رزمنده اید هم برای خدا مهاجرت کرده و از وطن دور شده و اذیت و شکنجه دیده اید هم مدافع حریم و حرم ثقلین هستید.
شما ناقل ارزش های والای نهضت زرین دین محور و اهل بیت هوای انقلابی سترگ به نسل های پس از خویشید که اینک در اوج صلابت و حماسه انشوده «سلام فرمانده» را می سرایند و پیام استمرار و پر جوشش قیام تمدن ساز ملتی عریق و با ریشه و پر کرامت را به زبان های مختلف و با بیان و بنان و همه اسباب مشروع و ممکن برای جهانیان فریاد می زنند. رفتگانتان یادشان زنده و روحشان قرین آرامش رحمانی و ماندگانتان مقرون سرزندگی و آبروی معنوی و خدایی باد .
عزتتان مستدام و دنیا و آخرتتان پر از حسنات باد.
انتهای پیام/