آخرین و مهمترین خبرهای جهان

اقدام یک جانبه روس‌ها وجاهت حقوقی ندارد/روسیه مرزهای سیال دارد و نه ثابت؛مسکو برنده بحران قره‌باغ بود

اقدام یک جانبه روس‌ها وجاهت حقوقی ندارد/روسیه مرزهای سیال دارد و نه ثابت؛مسکو برنده بحران قره‌باغ بود

کارشناس مطالعات منطقه ای و اوراسیا در گفتگویی در کافه خبر خبرآنلاین، با تشریح تحولات پساجنگ ۴۴ روزه قره‌باغ و با تاکید بر اینکه موافقتنامه ابتکاری آتش بس قره‌باغ سند حقوقی به شمار نمی رود گفت:اقدام یک جانبه روسیه وجاهت حقوقی ندارد.

به گزارش خبرآنلاین، بهرام امیراحمدیان در تشریح تحولات قره‌باغ پس از جنگ ۴۴ روزه به ویژه مناقشه ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر کریدور جعلی زنگزور و همچنین نقش ترکیه در آن گفت:در موضوع قراباغ دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان از سال ۱۹۸۸ با هم درگیر بودند. حدود ۳۲ سال پیش در آغاز درگیر در پیش از فروپاشی شوروی بنده جزو نخستین کسانی بودم که در خصوص این موضوع در مطبوعات مطالبی را نوشتم و در یک جلسه در دفتر مطالعات سیاسی به معاون وزیر خارجه ایران در آن برهه یادداشتی دادم و گفتم که در قفقاز یک غده ژئوپلتیکی در حال شکل گیری است و اگر ادامه پیدا کند از حل آن عاجز خواهیم بود. به هر حال جمهوری آذربایجان مناطق اشغال شده خود در پیرامون قراباغ را پس گرفت، ولی مساله قرا باغ حل نشده است، زیرا هنوز در مناطق ارمنی نشین قراباغ ارامنه همچنان حضور دارند و نقطه کور این مناسبات این است که این ارامنه تحت حمایت نیروهای پاسدار صلح روسیه هستند که در منطقه مستقر شده اند و طبق موافقتنامه آتش بس ابتکاری روسیه با یک دالان تحت کنترل روسیه می توانند با ارمنستان ارتباط داشته باشند.

وی افزود: اما در پی این تحولات سوالی پیش می آید که چرا روسیه به ارمنستان در برابر پیشروی نظامی آذربایجان در منطقه اشغالی کمک و پشتیبانی نظامی نکرد در حالی که روسیه متحد ارمنستان در چارچوب سازمان امنیت دسته جمعی است؟ اگر چه در داخل ارمنستان جریان های غربگرایی هم وجود دارد، ولی بر اساس مفاد پیمان امنیت دسته جمعی روسیه می بایست عکس العمل نشان می داد. در طرف دیگر جمهوری آذربایجان و ترکیه بودند و از طرفی موضع ایران که بر این امر تاکید دارد که قراباغ یک قلمرو اسلامی در حاکمیت آذربایجان است و اقدامات این کشور مبارزه با جدایی طلبان و دفاع از تمامیت ارضی و رفع اشغال سرزمینی است. این در حالی است که ایران پیشتر چنین موضع صریح را نداشت و اعلام می کرد که ارمنستان باید مناطق اشغالی را تخلیه کرده و به مرزهای شناخته شده بین الملی بازگردد. همان موضع شورای امنیت سازمان ملل. در اثنای پیشروی نظامی آذربایجان در منطقه، ناگهان شاهد اعلام مواضع سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه بودیم که اظهار کرده بود که تعدادی از عناصر تروریستهای افراطی توسط ترکیه از سوریه برای کمک به آذربایجان در جبهه ها حضور دارند. لاوروف که خود اصلیتی ارمنی دارد با طرح این موضوع یک سناریوی از پیش نوشته شده را کلید زد.

این کارشناس ادامه داد: از سوی دیگر، پوتین نیز در برابر اعتراضات مردم ارمنستان در عدم کمک به متحد خود ارمنستان در جبهه های جنگ، اعلام کرد که جمهوری آذربایجان در حال دفاع از تمامیت ارضی خود است و خدشه ای به تمامیت ارضی ارمنستان وارد نشده است و روسیه در برابر تعرض به مرزهای ارمنستان خود را موظف به دفاع از ارمنستان می داند و بر مسئولیت خود پایبند است. در واکنش به اعتراض نسبت به عدم کمک روسیه، مسکو موضع گیری می کند و می گوید قراباغ بخشی از حاکمیت جمهوری آذربایجان است. پس از اعلام اینکه تکفیری ها در منطقه حضور دارند، موضع ایران تغییر می کند و متعاقبا نیروهایی را در مرزها مستقر می کند و نسبت به حضور گروه های تروریستی هشدار می دهد و صحنه تغییر می کند. اکنون جمهوری آذربایجان سرمست از پیروزی در بازپس گیری مناطق اشغالی (بجز مرکز قراباغ) با کمکهای تسلیحاتی و مستشاری نظامی ترکیه، متوجه امتیازی گیری از ترکیه شده است. پیمانکاران و شرکتهای ترک فرصت طلایی بدست آورده اند تا در بازسازی مناطق اشغالی حضور یابند و از منابع سرشار دلارهای نفتی آذربایجان به خزانه دولت ملت ترکیه درآمدی سرازیر کنند. یقینا اردوغان از آذربایجان خواهد خواست تا در شناسایی قبرس شمالی با ترکیه همراستا شود و شاید با روسیه برای شناسایی استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی اقدام کند و برسمیت شناختن انضمام شبه جزیره کریمه به روسیه را نیز در برنامه داشته باشد. روابط بین الملل روابط بده بستان است.

امیراحمدیان تصریح کرد: جمهوری آذربایجان با کمک ترکیه توانسته بود در سالهایی که ارمنستان بودجه های زیادی برای نگهداشتن مناطق اشغالی قراباغ صرف می کرد، با فروش نفت درآمدهای قابل توجهی کسب و در راه بازسازی و آموزش نیروهای نظامی و مدرنیزه کردن تجهیزات ارتش و امور تسلیحاتی اقدام کند و از یک ارتش قرن ۲۰ به یک ارتش قرن ۲۱ تبدیل شود. ورود ناگهانی روسیه به مساله قراباغ باید از پیش برنامه ریزی شده باشد. درگیریهای ارمنستان با آذربایجان در عملیاتهای پیش از درگیری اخیر نوعی برآوردهای استراتژیک بوده است. با پیشروی آذربایجان در قراباغ تا رسیدن به شهر استراتژیک شوشا، ناگهان پوتین وارد صحنه عملیلتی می شود و از طرفین دعوت می کند که سرمیز مذاکره بنشیند و امکان ورود نیروهای آذربایجان به داخل قلمرو قراباغ را نمی دهد و از ارامنه قرا باغ دفاع و امنیت آنها را تضمین می کند. باید یاد آور شد که موافقتنامه ابتکاری آتش بس قراباغ یک سند حقوقی نیست زیرا هر نوع ابتکار و امضای موافقتنامه صلح در صلاحیت شورای امنیت سازمان ملل است که این وظیفه را به سازمان امنیت و همکاری اروپا و این سازمان به گروه مینسک با ریاست سه کشور دارای کرسی دائم یعنی فرانسه، ایالات متحده و روسیه محول شده است. اقدام یک جانبه روسیه وجاهت حقوقی ندارد.

استاد مطالعات منطقه ای اضافه کرد: به نظر می رسد در مورد این مسائل از پیش در روسیه تصمیم گیری شده است. در همین راستا روسیه در تلاش است تا مانع گسترش ناتو به سمت شرق شود. از سمت غرب قفقاز دروازه ای وجود دارد که در غرب از ساحل دریای سیاه در قلمرو گرجستان است. منطقه ای قیف مانند که دهانه آن به سمت دریای سیاه است و بخشی از آن را روسیه با کمک به جدایی طلبان آبخازیا و بندر نظامی سوخومی از گرجستان جدا کرده و به یک کشور خودخوانده تبدیل و مورد شناسایی قرار داده است. دهانه دیگر این منطقه مهم به سمت جمهوری آذربایجان است که رو به ساحل غربی دریای خزر(قلمرو شرق جمهوری آذربایجان) باز شده است. در این بین دالانی به اسم قفقاز وجود دارد که هر نیرویی و جریانی که بخواهد از غرب به سمت آسیای مرکزی که محصور در خشکی است حرکت کند باید از این مسیر بگذرد. اگر روسیه بتواند این مسیر را ببندد و تحت کنترل خود درآورد از گسترش ناتو به سوی شرق آسوده خواهد شد و در آن سو تنها مساله اوکراین باقی می ماند. مساله ای که وجود دارد این است که دریای سیاه می تواند دروازه ای باشد که نیاز دارند به جای دالان قفقاز این دروازه را ببندند. روسیه پیش تر آبخازیا را از قلمرو حاکمیتی گرجستان گرفته و آن را به عنوان یک کشور تلقی کرده و تنها کشورهای محدودی آن را به رسمت شناختند. در شمال دریای سیاه بین مولداوی و اوکراین جایی به نام "ترانس نیستریا" وجود دارد که روس تبارها در آنجا ساکن هستند و از دوره فروپاشی شوروی این منطقه با مسائل و چالش هایی مواجه است. تحت کنترل روسیه است و نیروهای نظامی این کشور در آنجا مستقرند و از سوی روسیه پشتیبانی می شوند. روسها این منطقه را نه به مولداوی واگذار می کنند که در سمت غرب آن واقع شده و نه به اوکراینی که در سمت شرق آن واقع شده است. بنابراین استخوان لای زخمی شده که بین اوکراین و مولداوی باقی مانده است.

وی افزود: از مولداوی که بگذریم شاهد عضویت رومانی و بلغارستان در ناتو هستیم. جای دیگری که حائز اهمیت بوده شبه جزیره کریمه است که روس ها می بایست به بهانه ای آنجا را بدست می آوردند. البته از شرق اوکراین نیز قابلیت نفوذ برای مقابله با نفوذ نیز امکان داشت. بنابراین روسیه به ترتیب در ترانسنیستریا(در شمال غربی دریای سیاه)، در شبه جزیره کریمه(در شمال دریای سیاه)، در شرق اوکراین، در آبخازیا در شرق دریای سیاه حضوری قدرتمند دارد و یک خط حایل دریایی را تشکیل می دهد.

وی در پایان گفت: به ۴ نقطه اشاره کردم که در امتداد دریای سیاه از شمال به سمت شرق کشیده شده است. اما نقطه دیگر یعنی اوستیای جنوبی نیز مهم است که روسیه آن را از گرجستان جدا کرده و استقلال داده و خود آن را به عنوان یک کشور در سال ۲۰۰۸ شناسایی کرده و روابط دیپلماتیک برقرار کرده است. اما خط حایل روسیه علیه ناتو در گسترش بسوی شرق هنوز کامل نشده بود. این نیازمند ادامه استقرار نیرو به سمت جنوب بود، به جایی که ناتو نتواند در آن نفوذ کند. پس باید به سمت قراباغ حرکت کند؛ ضمن اینکه نقطه مهم دیگری در ارمنستان به نام پایگاه استراتژیک گومری وجود دارد که بین گرجستان، ارمنستان و ترکیه قرار گرفته است. منطقه ای که پایگاه استراتژیک روس ها تلقی می شود چرا که روسیه سلاح های استراتژیک مورد نیز در جنوب مرزهای خود در خارج نزدیک در قفقاز خود را در آنجا نگهداری می کند و از دوره شوروی در خط برخورد ورشو-ناتو وجود دارد. ارمنستان تامین امنیت مرزهای بین المللی خود را به روسیه واگذار کرده است. نقطه اتصال و تکمیل این خط دفاعی حایل روسیه برای ناتو قراباغ است و لاوروف نیز باید بهانه ای برای حضور نیروهای روسی در این منطقه داشته باشد که ابتکار آتش بس در جبهه قراباغ پیامد آن بوده است. اینکه روسیه از حضور نیروهای تکفیری از سوریه توسط ترکیه برای کمک به آذربایجان خبر داد و از آن برای پیشروی و استقرار نیروهای نظامی خود با تمام تجهیزات به نام نیروی پاسدار صلح به استعداد دوهزار نیروی نظامی و مدت استقرار اولیه پنج ساله و ادامه دوره های پنج ساله دیگر برای حل نهایی مساله قراباغ یک بازی سیاسی-نظامی و استراتژیک است. جایی که روسیه حضور پیدا کند برای همیشه خواهد ماند. روسیه مرزهای سیال دارد و نه ثابت.

>>> مشروح گفتگو را بخوانید:

پشت‌پرده قره باغ و کریدور جعلی زنگزور؛پوتین با زیرکی به مرز ایران رسید

۳۱۰۳۱۱

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا